درپی تغییرات اقلیمی و افزایش گرمایش جهانی، سازمان ملی هوانوردی و فضایی آمریکا (NASA) تصمیم گرفت تا سرچشمه های اصلی تولید گرد و غبار و همچنین مراکز بزرگ تولید کننده گازهای گلخانه ای را شناسایی کند. به همین منظور در میانه ماه جولای سال جاری (تیر ماه)، ماهواره ای با نام (EMIT) به فضا فرستاده شد. این ماهواره دارای یک طیف سنج تصویربرداری با دقت بالا است که می تواند مراکز انتشار گاز متان که موثر ترین عامل گرم شدن کره زمین است را شناسایی کند. ماهواره تحقیقاتی(EMIT) تاکنون توانسته۵۰ نقطه مهم منتشر کننده گاز متان را در آسیای میانه، خاورمیانه و جنوب غربی ایالات متحده شناسایی کند. این گزارش که به همراه عکس های واضح و دقیقی از محل تولید ابرهای متان است، نشان می دهد چاه های نفت نیومکزیکو درآمریکا و مناطق نفت خیز اطراف بندر هزار در ترکمنستان، از پر خطرترین نقاط جهان هستند.
یکی از نقاط مورد شناسایی نیز منطقه ای در جنوب تهران است که با توده ای از گاز متان به طول تقریبی ۵ کیلومتر پوشیده شده است. شهردار تهران یک هفته بعد از انتشار این گزارش گفت: (ناسا همه چیزش دروغ است و این هم دروغ است). رییس شورای شهر تهران نیز عکس منتشر شده را در رابطه با کشور دیگر تشخیص داد و گفت” این به تهران مربوط نمی شود”. حتی زمانی که تائید شد، عکس ابر متان مربوط به مرکز دفن زباله تهران در آراد کوه است، بازهم معاون پردازش و دفع سازمان پسماند شهرداری تهران، ایجاد گاز متان در دپوی زباله را تکذیب کرد.
تا اینکه رئیس سازمان محیط زیست کشور وارد میدان شد و گفت: “اینکه بگوییم بههیچ وجه متانی درآن منطقه وجود ندارد، از نظر علمی ادعای بیاساسی است. چون هرجا که پسماند انباشته شود، گاز متان نیز تولید میشود”. در پی این اظهار نظر علمی، معاون دفتر مدیریت پسماند سازمان حفاظت محیط زیست نیز با تایید نشر گاز متان از مراکز دفن زباله شهر تهران گفت: “مراکز دفن قدیمی، بهطور قطع، قابلیت دفع گاز متان را دارند و نمیتوان این موضوع را حاشا کرد”.
ظاهراً دلیل اولیه انکار مسئولان این بوده که این گزارش از طرف یک موسسه آمریکایی منتشر شده است. البته مسئولان توجه نکردند که موسسه ناسا که فاتح ماه است، از یک وزن علمی بین المللی برخوردار است و قطعاً گزارش علمی کذب منتشر نمی کند. بعلاوه این گزارش فقط در مورد ایران نیست و۵۰ نقطه از جهان را شناسایی کرده که اتفاقاً چند نقطه آن نیز در داخل خود آمریکا قرار دارد. پس نفی این مدارک علمی در واقع نوعی سیاست زدگی و فرافکنی محسوب می شود.
متاسفانه مدتی طولانی است که سیاست زدگی و سیاسی کاری، در جامعه ما بسیار رواج پیدا کرده. به همین دلیل، بیشتر وقت و انرژی و بودجه مدیران، به جای اینکه صرف امور اساسی و زیربنایی جامعه شود، صرف سیاسی کاری و فرافکنی می شود. بعلاوه نفی واقعیت های علمی می تواند مانع هر نوع چاره اندیشی بشود. نکته جالب اینکه خود مسئولان و مدیران کشور نیز مرتباً تذکر می دهند، باید از سیاسیکاری و سیاستبازی و سیاستزدگی دوری کنیم، ولی ظاهراً این سخنان نیز خود به نوعی شعار سیاسی توخالی تبدیل شده است.
سالها پیش یکی از مجامع بینالمللی توصیه کرد، تمام کشورها باید دست به دست هم بدهند و جلو گسترش تخریب لایه اوزون را بگیرند. یکی از نمایندگان مجلس در آن سال ها، در نطق قبل از دستور گفت: “چرا ما باید هزینه سوراخ اوزون را بپردازیم؟ یکی دیگر سوراخش کرده، حالا ما باید پولش را بدهیم؟ هرکس پاره کرده، چشمش کور، دندش نرم خودش برود و با گچی، سیمانی، آهکی چیزی آن را پر کند”.
آن نماینده محترم مجلس حتماً شنیده بود که عمده گازهای گلخانه ای را کشورهای صنعتی مانند امریکا، روسیه، چین، آلمان و فرانسه تولید می کنند، اما احتمالاً نمی دانست که کشور ما هم در رده بندی کشورهای تولید کننده گازهای گلخانه ای، مقام دهم را در در بین ۲۰۰ کشور جهان دارد. از طرفی، اگر هیچگونه نقشی هم در تخریب لایه اوزون نداشتیم، باعث نمی شد تا از مشکلات تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی در امان بمانیم و مجبوریم در هر نوع فعالیت کنترل تولید کربن شرکت کنیم. هم اکنون کشور فیجی که با ۰/۰۱ درصد آلودگی کربن در قعر جدول تولید کنندگان گازهای گلخانه ای قرار دارد، به دلیل بالا آمدن آب اقیانوس ها به خاطر گرمایش جهانی، در حال غرق شدن است.
مشکل کم آبی هم جزء مسائلی است که سیاست زدگی در آن اتفاق افتاده. چندی پیش یکی از مسئولان کشور، گفت: “اوضاع نامناسب محیط زیست کشور و تغییرات آب و هوایی طی سال های اخیر، تحت تاثیر عامل خارجی است. چون آنها ابرهای در حال ورود به ایران را غیربارور می کنند و ابردزدی و برف دزدی می کنند”. در این رابطه مدیرکل پیش بینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی می گوید:” براساس اطلاعات هواشناسی، امکان اینکه کشوری برف یا ابر بدزد، وجود ندارد” و رئیس سازمان هواشناسی کشور نیز بارورسازی ابرها را روشی غیر عملی و پرهزینه و ناکارآمد اعلام کرده است.
اصولاً ایده ابر دزدی یک حرف غیر علمی است، چون بسیاری از ابرها امکان بارور شدن ندارند و بارور سازی قسمت کوچکی از ابرهای مستعد که معمولاً چند صدکیلومتر طول آنها است، مانند برداشتن چند سطل آب از رودخانه ای خروشان است. از طرفی، اگر دلیل ابر دزی، بارور کردن ابرها است، باید بدانیم ابرهای باران زا که به طرف کشورهای ترکمنستان، افغانستان و تاجیکستان می روند از روی کشور ما عبور می کنند و چون ایران نیز از سال ۱۳۸۷پروژه های متعددی برای بارورکردن ابرها انجام داده، این کشورها نیز می توانند طلب کار ما بشوند.
طبق تحقیق مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری، در حال حاضر کشور با ۵۲ چالش اجتماعی بزرگ مانند بحران تامین آب، بیکاری، تخریب جنگل ها، بحران آلودگی هوا، بحران امنیت روانی و اجتماعی و ۴۷ چالش دیگر مواجه است که حل هر کدام کاری است کارستان. حالا اگر بخواهیم عامل بازدارنده سیاسی کاری و سیاست زدگی را به شیوه مقابله با این چالش ها اضافه کنیم، بر ما همان خواهد رفت که تا بحال رفته است.
شهریار بدیعی
جناب آقای بدیعی
در کمال احترام
هرگز وجود این حجم از بحران و چالش را تصور نمی کردم. ولی گویا واقعی است.
سالها پیش دوستی که در صنعت خود رو دستی داشت میگفت ،مقامات درجه سیاستگذاری اذعان دارند، تپه ای نیست درین کشور که ما بر آن …..باشیم .
۶ ماه پیش تصمیم گرفتیم از بچه گربه ای که آواره کوچه و خیابان بود نگهداری کنیم.منزل ما باغچه کوچک دارد به ابعاد ۲ در ۱ متر .این بچه گربه از باغچه به عنوان توالت استفاده میکرد.در عرض ۲ ماه چنان کثافتی به باغچه زد که دیگر خودش هم رغبتی به دفع در آن نداشت. الان ۴ ماه است که از خاک دفع استفاده می کنیم و اوضاع هم برای گربه ما هم برای ما تحمل پذیر شده است.
تداوم خراب کاری های کوچک منجر به از کار افتادن یک سیستم بزرگ میشود.
ببخشید که مثالهای من از بدترین نوع بود.ولی لُب مطلب را می رساند.
موئد باشید.
اتفاقی در این کشور افتاده است