زندگی به شکل گریز ناپذیری سخت است و این ربطی به جایی که هستید و نحوه ای که زندگی می کنید و شرایط خاص شما ندارد که به آن می توان گفت “اصل بقای سختی”. در واقع سختی هم مانند انرژی در طول زندگی، فقط از شکلی به شکل دیگر تبدیل می شود ولی هرگز نابود نمی شود. حتی در جوامعی که اکثریت مردم از یک زندگی خوب و مرفه برخوردارند و هیچکس به خاطر عقایدش مجازات نمی شود، آدم های زیادی هستند که مشت مشت قرص ضد افسردگی میخورند تا بتوانند خودشان را هر روز صبح از داخل رختخواب بیرون بکشند.
خیلی ها معتقدند که پیشرفت تکنولوژی، آمدن اینترنت و غذاهای غیر ارگانیک، مردم را این چنین کرده و در گذشته مردم خوشبختتر بودند. شما این دلایل را بشنوید ولی باور نکنید. هزارها سال پیش فیلسوفی هندی به نام سیدارتا گفته”زندگی سرشار از رنج است.”
این شرایط نباید شما را نا امید کند، چون چیزهای خوب و دلنشین در دنیا کم نیستند. شما می توانید از آنها کمک بگیرید و هر وقت داشتید در چاه غم فرو می رفتید مثل “ریسمان” به آنها چنگ بیندازید و بیرون بیایید. یکی از این ریسمان ها، موسیقی است. اگر توانستید سازی بزنید و اگر صدای خوبی دارید کمی آواز بخوانید و یا برقصید. اگر هیچکدام برایتان مقدور نبود، به موسیقی گوش کنید. زمان هایی که شاد هستید، موسیقی گوش کنید و وقت هایی که غمگین هستید بیشتر به موسیقی گوش کنید.
یکی دیگر از ریسمان ها، خواندن کتاب است. خواندن کتاب به شما کمک میکند تا زندگی و شرایط زیست دیگران را که هیچ وقت نمیتوانید به شخصه تجربه کنید، تجربه نمائید. فیلم دیدن هم همین کار را در ابعاد دیگری انجام می دهد. اما کتاب همیشه یک سر و گردن بالاتر از فیلم است، چون قوه تخیل شما را به کار میاندازد و روند ذهنی عمیق تری دارد، پس تا میتونید کتاب بخوانید. در وسط چیزهایی که مطالعه می کنید حتماً چند صفحه هم برای مطالعه در مورد ستارهها و کهکشانها در نظر بگیرید، این نوع مطالب کمک تان میکند که فلسفه زندگی را دریابید و ابعاد جهان را بهتر درک کنید و یادتان نرود که در کل هستی کجا ایستاده اید و چه اندازه ای دارید. در گذشته بیشتر فیلسوفها ستارهشناس بودند. شاید شما نتوانید یا نخواهید منجم بشوید، ولی همیشه میتوانید وقتهایی که غمگین هستید به آسمان نگاه کنید و ببینید که غمهایتان در برابر عظمت کهکشان چقدر کوچک است.
ریسمان های دیگری هم هست، چیزهایی مثل نقاشی، عکاسی، کاشتن یک درخت، آشپزی، مسافرت و در یک کلام حرکت. ما برای نشستن خلق نشده ایم. صندلی یکی از خطرناکترین اختراعات بشریست. به جای نشستن قدم بزنید، بدوید، شنا کنید و زمانی که مجبور شدید بنشینید، برای خودتان همنشینهایی پیدا کنید تا از مصاحبت شان لذت ببرید.
پیدا کردن دوست خوب خیلی هم آسان نیست. اما اگر با مردم خوب رفتار کنید، دیر یا زود چند تا آدم خوب دورتان جمع خواهند شد. البته بهتر است دایره دوستی تان را به آدمها محدود نکنید. شما میتوانید تقریباً با همه موجودات زنده دوست باشید، با گلها، علفها، ماهیها، پرندهها، سگ ها، گربهها و حتی حیات وحش.
در زندگی چاه غم زیاد هست ولی ریسمان هم زیاد هست، شما فقط مراقب باشید سر ریسمان را ول نکنید. اما مراقب باشید که به طناب های پوسیده مثل الکل، دود، پول، غرور و حتی موفقیت آویزان نشوید، چون نه تنها از درون چاه بیرونتان نمی آورد، بلکه در آخر ولتان می کند ته چاه.
بگردید و ریسمان خودتان را پیدا کنید و اگر نتوانستید پیدایش کنید، آن را برای خود ببافید. هنرمندان، دانشمندان،کاشفان، ورزشکاران، کمدین ها و کلکسیونرها همه طناب باف هستند و طناب هایی را می بافند که آدم های دیگر هم می توانند سرش را بگیرند و با آن از داخل چاه بیرون بیایند. اگر ما امروز از سیاه سرفه نمی میریم برای این است که طنابی را گرفته ایم که لویی پاستور سال ها پیش بافته است. ”سمفونی شماره پنج” طنابی است که بتهوون با نُت ها به هم پیوند زده است. ”صد سال تنهایی” طنابی است که مارکز با کلمه و خیال به هم بافته است.
بیشتر طناب ها را روزی کسی که شاید در ته چاه زندانی بوده بافته است و بیرون آمده. پس بهتر است که ما هم مقاوم و صبور باشیم و همواره در حال بافتن ریسمان باقی بمانیم و قبول کنیم که سختی ها در طول زندگی فقط از شکلی به شکل دیگری در می آیند.
سلام برای ما مسلمانان «لقد خلقنا الانسان فی کبد» لازم است که حتما به معنی و تفسیر آیه شماره ۴ از سوره بلد در قرآن مجید مراجعه نماییم. اینکه سختی و دشواری در زندگی انسان باشد. انسان از آغاز زندگى حتى از آن لحظهاى که نطفه او در قرارگاه رحم واقع مىشود، مراحل زیادى از مشکلات و درد و رنجها را طى مىکند تا متولد شود، و بعد از تولد در دوران طفولیت، و سپس جوانى، و از همه مشکلتر دوران پیرى، مواجه به انواع مشقّتها و رنجها است، و این است طبیعت زندگى دنیا، و انتظار غیر آن داشتن اشتباه است و این معنای آیه است که انسان را در سختی و دشواری آفریدیم.