چندی پیش روزنامه های ایرانی آگهی کردند که کشور ارمنستان ۱۰ چوپان ایرانی با حقوق ماهیانه ۴۰۰ دلار استخدام می کند و اگر چوپان زبان عربی بداند ماهی۱۰۰ دلار هم اضافه حقوق دریافت خواهد کرد. اگر ارمنستان چوپان آشنا به زبان ارمنی می خواست امری طبیعی بود، ولی این آگهی کمی جای سوال داشت. کشور ارمنستان حدود ۴۰۰۰ هکتار مرتع دارد که به دلیل دوری مسیر و کمبود دام، مورد استفاده دامداران محلی قرار نمی گیرد. در پی سفر اخیر رئیس جمهور ارمنستان به عربستان، یک تاجر عرب برای راه اندازی شرکت پرورش دام در مراتع ارمنستان با آن کشور به توافق رسید و احتمالاً این آگهی در رابطه با همان تاجر است.
حال ببینیم عربستان چرا مراتع سایر کشورها را اجاره می کند؟ در بین سال های ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ میلادی، عربستان تصمیم گرفت به خودکفایی در تولید گندم برسد. طی یک دهه با هزینه های گزاف و استفاده از آب های زیر زمینی، تعداد زیادی مزارع گندم در سراسر صحرای عربستان راه اندازی کرد. به شکلی که ناگاه از میان دریایی از شن، مزارع سبز گندم سر بیرون آورند. ظرف چند سال عربستان به خودکفایی گندم دست پیدا کرد ولی چون این طرح کارشناسی شده نبود، ناگاه ذخایر آب زیر زمینی به اتمام رسید و پروژه با شکست مواجه شد. چندانکه در سال ۲۰۱۶ کشور عربستان، کل گندم مورد نیاز خود را وارد نمود و با سیاست خود کفایی در تولید گندم خداحافظی کرد.
بعد از به اتمام رسیدن ذخایر آب زیر زمینی و شکست طرح خودکفایی گندم، عربستان تصمیم گرفت این بار بجای روش های احساسی و غیرکارشناسانه از روش های علمی و تخصصی استفاده کند. به همین دلیل ابتدا برای تامین آب مصرفی مردم تعداد زیادی آب شیرین کن راه اندازی کرد، بگونه ای که اکنون طبق آمارهای جهانی، عربستان از نظر آب شرب جزء کشورهای بی نیاز محسوب می شود. سپس برای تامین خوراک مردم، شروع به خریداری یا اجاره زمین کشاورزی و مرتع در مناطق پر آب دنیا کرد. در راستای همین تصمیم، ابتدا بیش از ۲۰۰ هزار هکتار زمین کشاورزی برای کشت گندم، در غرب استرالیا خریداری کرد و در همانجا برای تامین گوشت نیز، ۴۰ هزار راس گوسفند پرورش داد. چندی پیش هم یک شرکت عربستانی، حدود ۷۵۰ هکتار زمین کشاورزی برای کشت یونجه در کالیفرنیا و ۴۰۰۰ هکتار مزرعه برای کشت گندم در آریزونا خریداری کرد. در حال حاضر شرکت های عربستان برای تولید گندم و پرورش دام در چندین کشور دیگر، از جمله آرژانتین و برزیل سرمایه گذاری کرده اند و حالا نیز نوبت به ارمنستان رسیده.
کشور خشک و کم آب ایران نیز، روزگاری دچار توهم غیر علمی خودکفایی در گندم شد. به همین منظور از سال ۱۳۸۱ ساختار جدیدی به نام «دفتر مجری طرح گندم» را در وزارت جهاد کشاورزی تأسیس نمود. مسئولان برای دست یابی به اهدف این طرح، به صورت ضمنی اجازه حفر چاه و برداشت بی رویه آب و حتی حفر چاه غیر مجاز را به کشاورزان دادند و با حمله به منابع آب زیر زمینی، در آبان ۱۳۸۳ توانستند حدود ۱۴ میلیون تن گندم تولید کنند و جشن خودکفایی را برگزار نمایند. این طرح به مدت ۱۰ سال ادامه پیدا کرد، تا اینکه با کاهش ذخایر آب زیر زمینی و کمبود بارش و افزایش هزینه های کشت و قیمت گذاری اشتباه گندم و آرد و نان، این طرح در نهایت با شکست مواجه شد. نتیجه اینکه در سال جاری فقط ۶ میلیون تن گندم در داخل کشور تولید شده و بقیه نیاز کشور که حدود ۱۰ میلیون تن است، باید وارد شود و در نهایت چیزی که از طرح خودکفایی گندم روی دست کشور باقی ماند، حدود ۸۰۰ هزار چاه مجاز و غیر مجاز و از بین رفتن حدود ۱۳۰ میلیارد مترمکعب ذخایر استاتیک از منابع آب زیرزمینی بود.
در چهار دهه گذشته همواره مسئولان کشور با مسئله آب به شکل ابزاری و احساسی برخورد کرده اند. امروزه انواع مشکلات این حوزه، خود را در ابعادی متنوع به نمایش گذاشته است. مشکلاتی که کارشناسان از مدت ها قبل آن را پیش بینی و گوشزد کرده بودند ولی کسی به آن توجه نکرد. اکنون که بحران شدت گرفته، اگر قرار باشد برای آن چاره اندیشی شود، نیاز به اقداماتی کارشناسانه و اساسی دارد. ولی انتقال آب از یک منطقه خشک به یک منطقه تشنه و پرداخت سوبسید و غرامت به کشاورزان، چاره درد نیست و مانند مُسکنی است که مشکل را مدتی به تاخیر خواهد انداخت و ده ها خلاف و رانت از دل آن بیرون خواهد آمد.
کشوری که منابع آبی اش کاهش پیدا می کند، مانند کسی است که ورشکسته مالی شده. شخص ورشکسته در وهله اول باید شروع به صرفه جویی کند و در گام بعد باید منابع درآمد جدیدی را برای خود بوجود آورد. البته نه با قرض گرفتن چون قرض را بزودی با بهره اش باید پس بدهد. کمبود آب هم همین دو راه حل را دارد. اول صرفه جویی و دوم تامین منابع جدید. برای تامین منابع جدید دو راه حل جدی و موثر وجود دارد، یکی شیرین سازی آب دریا و دیگری واردات آب مجازی. خوشبختانه کشور ما در شمال و جنوب، ۲۷۰۰ کیلومتر خط ساحلی دارد که می توان صدها دستگاه کوچک و بزرگ آب شیرین کن و صدها صنعت نیازمند به آب را در این مرز آبی طولانی مستقر کرد. در مورد واردات آب مجازی هم باید هرچه که خارج از توان کشاورزی و منابع آب کشور است از خارج وارد شود و فقط محصولات کم آب بر صادر شود.
صرفه جویی شیوه هایی متنوع دارد، صرفه جویی یعنی واقعی کردن قیمت آب. صرفه جویی یعنی جدا کردن کنتور آب هر مصرف کننده. صرفه جویی یعنی رساندن مصرف سرانه از ۲۵۰ لیتر به ۱۲۰ لیتر در روز. صرفه جویی یعنی بالا بردن راندمان آب کشاورزی از ۴۲ درصد به حداقل ۶۰ درصد. صرفه جویی یعنی استفاده از آب بازیافتی برای صنایع و فضای سبز شهرها. ظاهراً مدیران آب کشور در سال های گذشته به قدری گرفتار مسائل روزمره و راه اندازی پروژه های دستوری بودند که دیگر وقت و حوصله و بودجه ای برای پرداختن به مسئله صرفه جویی در مصرف آب برایشان باقی نمانده. چندانکه در این حوزه هیچ دست آورد ملموس و موثری دیده نمی شود.
شهریار بدیعی
با درود
مطالب بسیار عالیست.آیا میتوان از مطالب استفاده نمود و در اختیار دیگران نیز قرار داد؟
سلام لطفا منبع عکس مورد استفاده را برایم ارسال نمایید. تشکر اعلم الهدی
با سلام و تشکر
https://www.instagram.com/try.geography
نقشه مورد استفاده صحیح نمی باشد. این نقشه مربوط به کافی بودن مقدار آب شرب نیست بلکه در خصوص قابل آشامیدن بودن آب لوله کشی شهری است در یک استاندارد جهانی (بلحاظ کیفیت آب)