یکی از مفید ترین و در عین حال سخت ترین مهارت های انسانی، توانایی ایجاد تعادل بین واقعیت و آرزو است. در زندگی واقعیاتی وجود دارند که اگر آنها را درک نکنیم و قبول نکنیم، در ناراحتی و سرخوردگی باقی می مانیم. دانستن واقعیت ها به ما کمک می کنند تا قوانین نانوشته دنیا را بهتر بشناسیم و خودمان را با آنها بهتر تطبیق دهیم و از شکست ها، موانع و مشکلات، به سرعت سرخورده و ناامید نشویم. چندتا از مهم ترین واقعیت های جهان عبارتند از:

۱- در هر کاری، شکست یک امر طبیعی است

هر ایده و فکری جدیدی که به ذهن شما برسد و هر کار تازه ای که بخواهید شروع کنید، به صورت طبیعی، چندین شکست خواهید خورد و یک روند ناموفق را طی خواهید نمود. شکست معمولاً نشانه تجربه کم است و به شما گوشزد می کند که راه را در جایی اشتباه رفته اید و انتخاب نامناسبی انجام داده اید. شکست جزء طبیعت زندگی است، پس باید به جای ترسیدن از اشتباهات، هر شکست را پلی برای پیروزی های بعدی خود قرار دهید. نهایتاً افرادی موفق خواهند شد که با یک نگرش امیدوار، توان تحمل و حل شکست ها را داشته باشند. سعی نکنید از شکست فرار کنید، بلکه از آنها به عنوان شاخص پیشرفت استفاده کنید، تا در هر لحظه بتوانید با نیم نگاهی به گذشته، متوجه شوید که تا چه حد پیشرفت کرده اید. اگر یاد بگیرید که چگونه شکست را به هدف تبدیل کنید، نوعی از خوشبختی را احساس خواهید کرد که خیلی لذت بخش تر از داشتن زندگی بدون مشکل است. وقتی زندگی شما را امتحان می کند، این شانس را پیدا می کنید تا مقاوم تر و قوی تر شوید. یکی از دلچسب ترین خوشبختی ها این است که بدانید چقدر قوی شده اید.

۲- شما همیشه احساسات منفی را تجربه خواهید کرد

افکار منفی آن دسته از احساسات و افکاری ناخوشایندی هستند که مدام ذهن ما را درگیر می کنند و نمی‌گذارند احساس آرامش کنیم. ذهن انسان به صورت طبیعی سرگردان است و معمولاً جذب نگرانی‌ها می‌شود، پس این اجتناب ناپذیر است که دچار افکار منفی شوید. همه مردم در زندگی، مرتباً احساسات منفی را تجربه می کنند، چون بسیاری از امور در کنترل و اختیار هیچکس نیست. وظیفه اصلی هر فرد این است که یاد بگیرد چطور با این احساسات مواجه شود و در زمان وقوع، آنها را مدیریت کند و اگر موفق نشد، بگوید” من تمام تلاش خودم را کردم و باز هم آماده‌ام تا هرگونه مشکلی را برطرف کنم. هر وقت احساس کنم بخشی از کارها را می‌توانم بهتر انجام دهم، حتماً بازهم سعی خواهم کرد”.

۳- هیچ کس کامل نیست

هر کس از نظر خود و دیگران دارای معایبی است. کامل بودن یک امر نسبی است. ممکن است آنچه برای شما کامل است، برای فرد دیگری دارای معایبی باشد، پس سعی نکنید خودتان را از شر تمام معایب خلاص کنید، فقط سعی کنید آسیب هایی که از بابت نقص هایتان متوجه شما و دیگران می شود را به حداقل برسانید. خیلی به خودتان سخت نگیرید و باور کنید شما یک انسان جایز الخطا هستید!

۴- نفرین و معجزه ای در کار نیست

دنیای پر است از نابرابری، بی عدالتی، نفرت، طمع، حسادت، افراد سطحی و صدها مسئله منفی دیگر، از طرفی در دنیا عشق، محبت، احترام، هم دلی، گشاده دستی و صدها مورد مثبت دیگر هم وجود دارد. مسئله این است که ما کدام را انتخاب کنیم.

شما می توانید به دنبال چیزهای بهتر باشید و خودتان و محیط اطراف و دوستانتان را در جهت تکامل تغییر دهید، ولی مطمئن باشید هرگز به جایی نخواهید رسید که برای همیشه، همه چیز در حالت عالی و کامل باقی بماند.

به دنبال معجزه نباشید، در زندگی هرچه را که بخواهید باید بدست آورید و برای آن بهایی پرداخت کنید. مثلاً اگر بخواهید در کار خود موفق باشید، مجبورید زمان بودن با خانواده و دوستان را قربانی کنید. اگر ازدواج کنید، باید استقلال، فردیت و بعضی از ارتباطات اجتماعی خود را کنار بگذارید. برای حفظ سلامتی باید از لذت های افراطی صرف نظر کنید. در هر صورت، همیشه باید از بخشی از ایده آل های خود چشم پوشی کنید و در نهایت باید بیاموزید با همین زندگی که دارید، شاد و خوشحال باشید.

۵- درد و رنج همیشه با شما خواهد بود

هر انسان، در طول زندگی دچار درد و رنج های فراوان می شود. رنج از دست دادن کسی که دوستش دارید، رنج شرایط اقتصادی بد، درد شکست در تحصیل و صدها مورد دیگر. درد همیشه چیز بدی نیست، چون می تواند به شما اخطار کند که چیزی در جائی اشتباه است. زندگی از طریق درد و رنج یادآوری می کندکه شما یک سوپرمن نیستید، بلکه یک انسان محدود و آسیب پذیر هستید. سعی کنید منشاء دردها و رنج های خود را بشناسید و اگر این درد ها شما را آزار می دهد و شما را به کنترل خود در می آورد، مرعوب رنج ها نشوید. اگر دردی از کنترل شما خارج است، سعی کنید به جای فرار، آنرا مدیریت کنید و به خود دلداری دهید که “تا به حال توانسته ام از پس عمده مشکلاتی که داشته ام، جان سالم به در ببرم، پس این یکی را هم پشت سر خواهم گذاشت”