آیا ساختن برج و ساختمان های بلند مرتبه در شهرهای بزرگ و پرجمعیت کار غلطی است؟ اگر برج ها در محدوده خاصی که به وسیله کارشناسان تعیین شده ساخته شوند و به نسبت زیربنا، برای آنها فضای سبز و پارکینگ و محل عبور و مرور در نظر گرفته شود، ظاهراً کاری است که می تواند مشکل کمبود فضا در شهرهای بزرگ را متعادل کند. کار غلط زمانی است که مجوز ساختن برج ۴۷ طبقه درکوچه ۸ متری و برج بیست طبقه درکوچه ۶ متری بن بست، صادر می شود.

آیا ساختن اتوبان که رفت و آمد مسافران را آسان و کم خطر کند، کار بدی است؟ اگر مسیر جاده با اصول کارشناسی انتخاب شود و بودجه لازم برای ساخت آن به دقت محاسبه و تامین گردد و پروژه در یک مدت زمانی معقول که از قبل پیش بینی شده، آماده تحویل شود، البته کار مفیدی است. مشکل از جائی پیدا می شود که آزاد راهی مانند تهران شمال، که فقط ۱۲۰ کیلومتر طول دارد، هنوز بعد از ۲۷ سال نیمه کاره مانده است.

آیا خودکفائی در تولید یک کالای کشاورزی استراتژیک مانند گندم کار بدی است؟ اگر این کار به صورت پایدار و بدون آسیب رساندن به آب های جاری و زیرزمینی انجام شود، بسیار کار پسندیده ای است. حدود ۳۰ سال قبل کشور کم آب عربستان، تصمیم گرفت به پشتوانه پول نفت، در تولید گندم به خودکفائی برسد و ظرف ۷ سال به هدفش هم رسید، ولی برای تولید هر تن گندم، به طور متوسط ۱۰۰۰ تن آب مصرف کرد که دو برابر متوسط جهانی است. در نتیجه ظرف مدت ۱۳ سال اکثر آب های موجود در سفره های زیرزمینی خود را از دست داد. بالاخره مسئولان عربستان، تصمیم خود را پس گرفتند و دوباره کاشت گندم را به حد توان آبی کشور باز گرداندند.

آیا سد سازی کار غلطی است؟ پاسخ این است که سد سازی مزایای زیادی دارد. در فصول پر آب جلو هدر رفتن آب را می گیرد و برای زمان های کم آبی ذخیره سازی می کند. جلو سیل و خرابی ها گرفته می شود. از سد می توان برق تولید کرد. بوسیله سد می توان کشاورزی و باغداری را گسترش داد و آب مورد نیاز شهرها و روستاها را تامین نمود. تمام این مواهب به شرطی است که محل سد به شکل علمی انتخاب شده باشد، محاسبات اقتصادی به دقت انجام گیرد، گنجایش سد با حجم آب منطقه هم خوانی داشته باشد، طرح های آبخیزداری لازم اجرا گردد و ده ها مورد ریز و درشت دیگر، در نظر گرفته شود. حالا اگر برای ۴۶ میلیارد مترمکعب روان آب قابل تنظیم، تعداد ۶۵۰ سد با گنجایش۷۶ میلیارد مترمکعب ساخته شود، یا اینکه سدی عظیم بر روی یک کوه نمک بنا گردد، دیگر یک جای کار می لنگد.

در ماه مهر امسال، شروع مجدد طرح انتقال آب خزر به سمنان اعلام شد. براساس این طرح قرار است سالیانه ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب دریاچه خزر به کویر مرکزی ایران انتقال پیدا کند. چندین سال پیش کلنگ این طرح به زمین خورد و اقداماتی نیز آغاز شد، ولی به دلیل اعتراض های فعالان محیط زیست، ادامه کار متوقف گردید. بالاخره رییس سازمان محیط زیست، اعلام کرد که کارشناسی‌های لازم به اتمام رسیده و تمام موارد در نظر گرفته شده و طرح مجدداً آغاز خواهد شد. بعد از اعلام موافقت سازمان محیط زیست، مخالفانی که معتقدند آسیب های محیط زیستی طرح بر طرف نشده، شروع به اعتراض کردند. درست است که حفظ محیط زیست مسئله بسیار مهمی است، ولی تامین آب برای مردم یکی از مناطق نیازمند، نیز کار مهمی است. به راستی چه باید کرد؟ آیا توسعه، همیشه دشمن محیط زیست است؟

در سال ۲۰۰۰  شهر دُبی تصمیم گرفت، اقدام به ساخت سه جزیره مصنوعی در خلیج فارس کند. طراحی این جزایر به شکل یک درخت خرما است. با معرفی پروژه پالم، حامیان محیط زیست و کشورهای منطقه به سرعت نگران شدند. آنها بیم داشتند که این عملیات، بستر دریا را آلوده کند و مرجان ها و زندگی دریایی منطقه را از بین ببرد. در پاسخ به این نگرانی، مسئولان پروژه اعلام کردند که یک شرکت بین المللی به مدت چهار سال برروی مسائل زیست محیطی، تحقیق کرده و از روش هائی استفاده خواهد شد که به محیط زیست کمترین آسیب برسد و تمام آسیب ها به سرعت ترمیم خواهد شد. آنها می گفتند: “خودمان از همه بیشتر در خطر هستیم و اگر محیط زیست منطقه آسیب ببیند، تمام سرمایه ما نابود خواهد شد.”

۱۱ میلیارد متر مکعب شن و ۴۷ میلیون تن سنگ برای اجرای پروژه لازم بود. این حجم ماسه برداری و سنگ چینی، در عمل باعث از بین رفتن حیات گیاهان و جانوران موجود در محل های خاک برداری می شد. مهندسان برای کاهش این آسیب ها، کشتی های لایروب را تا فواصل طولانی در داخل خلیج فارس، به دنبال ماسه فرستادند. این سفر ها گاهی تا ۶ هفته به طول می انجامید. موج شکنی برای پروژه طراحی شد که می بایست انرژی امواج را به ۵ درصد کاهش دهد. در طول کار مهندسان متوجه شدند که موج شکن نمی تواند جلوی آسیب امواج طوفانی را بگیرد. با محاسبات مجدد قرار شد یک متر به ارتفاع دیواره افزوده شود. با افزایش این ارتفاع، پروژه در معرض خطر راکد شدن آب قرار گرفت. این اتفاق می توانست آب میان جزایر را به مردابی بدبو تبدیل کند. بلافاصله طراحان آبراه های عمیق تری را طراحی کردند تا مشکل حل شود.

بالاخره پروژه در سال ۲۰۰۸ آماده بهره برداری شد و با وجود آسیب های متنوعی که به محیط زیست اطراف وارد کرد، ولی به دلیل پیش بینی های فنی مهندسی که انجام شده، ظرف چند سال خرابی ها جبران گردید. حتی محیط کف دریا که در گذشته مانند بیابان بود، به تدریج از موجودات و گیاهان دریایی انباشته شد، که قبلاً در منطقه وجود نداشتند.

اگر آسیب های محیط زیستی طرح انتقال آب خزر به سمنان به دقت محاسبه و پیش بینی و برای آن راه حل های انعطاف پذیر در نظر گرفته شود و پس از اتمام کار، خرابی های محیط زیستی پیش آمده، به امید خدا رها نشود، این پروژه هم می تواند مانند صدها پروژ توسعه که در دنیا با موفقیت به پایان رسیده، نتیجه درخشانی داشته باشد. مشکل دلسوزان این است که احتمال فراهم شدن همه ابزار و دانش و بودجه لازم برای چنین پروژه ای، طبق یک سابقه تاریخی، در چشم انداز دیده نمی شود.

شهریار بدیعی