دو واژه واهمه و ترس، معمولاً در بین مردم مترادف و هم معنی در نظر گرفته می شوند، در صورتی که هرکدام از این دو، احساس خاص و متفاوتی را در ذهن ایجاد می کنند. ترس یک ساز و کار غریزی و طبیعی است که موجودات را از خطرات واقعی مانند افتادن، سوختن، تصادف کردن . . . و در نهایت از مرگ محفوظ می دارد. پس می توان گفت، ترس یک پاسخ طبیعی به شرایط خطرساز و یکی از امکانات بقای انسان و حیوان است و برای بقا لازم است. وقتی کسی با خطری روبرو می شود و می ترسد، آدرنالین بیشتری در بدنش ترشح می شود و آمادگی او را برای «مبارزه یا فرار» افزایش می دهد. مثلاً وقتی کسی یک مار می بیند، چون ممکن است مار سمی باشد و به او آسیب برساند، احساس ترس در او ایجاد می شود و از منطقه خطر فرار می کند. پس نباید از ترس بترسم، بلکه باید آن را یک حس طبیعی بدانیم و تنها سعی کنیم آن را کنترل نمائیم.
واهمه یا فوبیا (Phobia) به ترسهایی گفته می شود که تناسبی با خطرات واقعی ندارند و معمولاً فراتر از شدت خطر و کنترل ارادی فرد هستند. فوبیا، یک حس ناخوشایند و مبهم، در مغز ایجاد می کند و باعث بوجود آمدن اضطراب، تشویش و دلهره در انسان می شود. فوبیا در حیوانات وجود ندارد، پس یک ترس طبیعی و غریزی نیست. مثلاً ترس از دیدن مار هم در انسان و هم در حیوان وجود دارد، ولی ترس از تصور حضور مار، فقط در انسان بوجود می آید. فرد مبتلا به فوبیا، هنگامی که با منبع ترس خود رو به رو می شود، دچار احساس هراس شدیدی شده و به جای تکیه کردن به قدرت علم و تعقل، ترجیح می دهد از منبع ترس فرار کند و با آن روبرو نشود. البته فردی که دچار فوبیا است، معمولاً میداند که ترسش نامعقول و فاقد تهدید واقعی است، ولی توانایی کنترل آن را ندارد. مثلاً سفر با هواپیما کم خطرترین نوع مسافرت در دنیا است. اما شخصی که فوبیای پرواز دارد، با وجودی که می دانند هواپیما از اتومبیل کم خطرتر است، ولی هر وقت می خواهد پرواز کند، دچار ترس شدید و بی مورد می شود. زیرا مغز او به گونه ای تربیت شده که پرواز در نظرش، مترادف با مرگ و حوادث بد و دلخراش است. همه انسانها در طول زندگی خود دچار واهمه های بی نام و نشان میشوند، ولی وقتی این واهمه ها، مزمن و شدید و غیرعادی بشود، مشکلساز است و می تواند باعث اختلال در روابط روزمره و جلوگیری از پیشرفت شود.
فوبیا در واقع نوعی شرطی شدن ذهن است که اکثراً ریشه در کودکی دارد. حتی نوزادان هم می توانند بعضی از ترس های افراطی را مستقیماً از والدین، به خصوص مادر خود دریافت کنند. مثلاً اگر از دیدن خون، ارتفاع یا سوسک، ترس در چهره والدین موج بزند، کودک با دیدن ترس های والدین، به صورت ناخودآگاه و بدون نیاز به توضیح، به این نتیجه می رسد که اینها عوامل خطرناک و ترسناکی هستند و باید از آنها اجتناب کند. یکی دیگر از دلایل ایجاد فوبیا این است که والدین برای کنترل آسان تر فرزندان خود، به روشهای غلط تربیتی مانند استفاده از عامل ترس پناه می برند. مانند ترساندن کودکان از آمپول، میکرب، افراد غریبه، موجودات خیالی و تاریکی. آنها با بزرگ جلوه دادن ترس های معقول و یا ایجاد ترس های واهی، باعث می شوند تا فوبیا در ناخودآگاه فرزندانشان لانه کند و تبدیل به واهمه و اضطراب دائمی گردد. والدین معمولاً از این روش استفاده می کنند چون در اجتماع مرسوم است و خودشان نیز به همین شکل تربیت شده اند و از خطرات این نوع تربیت مطلع نیستند. حتی واهمه هائی مانند ترس از بی اعتنایی دیگران، ترس از جالب توجه نبودن و ترس از صمیمی شدن با افراد جدید که مخصوص دوران بزرگسالی است، از جمله ترس های نامعقول و مخربی هستند که ریشه آن در دوران کودکی قرار دارد.
فوبیا انواع بسیار زیادی دارد که آنها را در چند گروه می توان دسته بندی کرد. مانند فوبیای جانوری مثل هراس از مار، عنکبوت، موش، سوسک، کرم، سگ و غیره. فوبیای پزشکی مانند دکتر، دندان پزشک، آمپول، خون. فوبیای مکان های بسته و تنگ مانند، صندوق خانه، آسانسور، تونل. فوبیای حضور در جمع مانند بازار، اتوبوس شلوغ، مهمانی و فوبیا های عجیب و غریب مانند فوبیای خیس شدن یا ازدواج.
افرادی که دچار فوبیا هستند، به شدت از شکست هراس دارند و معمولاً به خاطر همین هراس دست به اقدام جدید نمیزنند و همیشه سعی دارند طبق عادت های خود رفتار کنند. اگر شما دچار یکی از انواع فوبیا هستید، باید حتماً به دنبال کنترل آن باشید. غلبه بر فوبیا و هراسهای آن امکانپذیر است. بهتر است هرگز خودتان را برای ترس و اضطرابی که تجربه میکنید، سرزنش نکنید. سعی کنید جلوی قضاوتهای منفی خودتان را بگیرید. کمک گرفتن از یک روانکاو یا تراپیست ماهر، می تواند خیلی موثر باشد. مدیتیشن به شما کمک میکند تا بتوانید ترسهای غیرمنطقی خود را در مورد موقعیتهایی که برای شما اضطرابزا است کنترل کنید. انتظار نداشته باشید فوبیا در یک لحظه، یک ساعت یا یک روز شما را ترک کند. برای حل مشکل باید وقت صرف کنید. سعی کنید هنگام روبروشدن با فوبیا با انجام کارهای ساده مثل پیادهروی، استشمام بوی گل، نوشیدن یک فنجان چای و تماشای یک فیلم جذاب، احساس بهتری به خودتان بدهید. الگوها و قالب های فکری خود را بشکنید و کارهایی متفاوت انجام دهید. از کارهای کوچک شروع کنید و بر اضطرابهای کوچک پیروز شوید، تا نحوه برخورد با اضطراب ناشی از فوبیاهای بزرگ را بیاموزید. البته شما نمی توانید فوبیای خود را بکلی از بین ببرید، اما میتوانید با انجام تکنیکهای صحیح این حس را به صورت خلاقانه مدیریت کنید و هراسهای خود را کنترل نموده، انرژیتان را صرف پیشرفت در زندگی نمائید و آن را به فرزندان خود انتقال ندهید.
یک دیدگاه بنویسید