حدود یک ونیم قرن قبل، به همت امیرکبیر و میرزا حسن رشدیه، اولین مدارس علوم و فنون جدید، در ایران پایه گذاری شد. از همان ابتدا چون مدارک تحصیلی با زحمت فراوان به دست می آمد، نزد مردم از حرمت زیادی برخوردار بود. در سال های اولیه اگر کسی تصدیق شش ابتدائی را می گرفت، فرد با سوادی شناخته می شد. چندی بعد مدرک سیکل( کلاس نهم) بسیار محترم شد. هشتاد سال پیش گرفتن مدرک دیپلم(دوازده کلاس) کار هرکسی نبود، کم کم این مدرک عمومی شد. در۵۰ سال قبل مدرک لیسانس (کارشناسی) از اهمیت زیادی برخوردار بود و استخدام دانش آموخته صد درصد بود. مدرک دکتری تا همین اواخر یک مرز دست نیافتنی به حساب می آمد و به جز رشته طب، تعداد افرادی که در سایر رشته ها، مدرک دکتری دریافت می کردند بسیار اندک بود. در سال های اخیر، با افزایش مراکز آموزش عالی و مدرک گرائی بخش های دولتی و نیمه دولتی، علاقه جوانان به دریافت مدرک دکتری گسترش یافت ولی چون اکثر داوطلبان مدرک دکتری شاغل بودند و به خاطر ترقی شغلی و دریافت حقوق بالا به دنبال این مدرک بودند، روش های پیچیده ای برای دریافت مدرک دکتری، حتی بدون کسب علم لازم، ابداع شد. امروزه کار به جائی رسیده که تهیه پروپوزال، نوشتن پایان نامه و رساله دکتری، در مقابل دریافت پول، دیگر کاری خجالت آور و مخفی نیست و دریافت مدارک تحصیلی کم کیفیت، حتی بی کیفیت به شدت رواج پیدا کرده و حرمت مدارک تحصیلی تا حد زیادی از بین رفته. نتیجه اینکه سطح علم در کشور به شدت پائین آمده است.
بیت کوین یکی از ارزهای دیجیتال است که مورد استفاده آن معمولاً در سفتهبازی، خرید و فروش کالاهای غیر قانونی و پولشوئی است. استخراج این ارز مجازی به مقدار زیادی انرژی احتیاج دارد. مدتی است تولید بیت کوین، به دلیل ارزان بودن قیمت برق کشور، به خصوص برق صنعتی و کشاورزی، رونق پیدا کرده و افراد سایت های خود را در کارگاه ها یا گاوداری ها راه اندازی و از برق پر سوبسید استفاده می کنند. برای تولید هر بیتکوین۷۲ هزار کیلووات ساعت برق مصرف می شود و به طور متوسط هر بیت کوین حدود ۳۵۰ میلیون ریال یارانه از طرف دولت دریافت می کند. حالا اگر قیمت یک کیلو وات ساعت برق، به صورت اقتصادی و با در نظر گرفتن مخارج تاسیسات زیربنائی مانند سدها، نیروگاه ها، خطوط انتقال نیرو و ترانسفورماتورها محاسبه شود، این سوبسید به مراتب بالاتر نیز خواهد رفت. از طرفی این مقدار مصرف برق روز به روز درحال افزایش است، چون مرتباً بر تعداد کسانی که می خواهند بیت کوین استخراج کنند افزوده می شود و مراحل استخراج هم از نظر فنی سخت تر و طولانی تر می شود. چندی پیش خبری مبنی بر امکان افزایش تعرفه برق بیت کوین منتشر شد، ولی تاکنون تعرفه خاصی برای آن تصویب نشده.
سوبسید ها همیشه از منابع ملی مانند مالیات یا فروش منابع طبیعی، تامین می شود. مالیات دهنده توقع دارد پولش در جهت خدمات اجتماعی و پرداخت هزینه های دولت هزینه شود، نه اینکه تعداد خاصی از افراد سودجو، با پول مالیات به درآمدهای باد آورده برسند، پس بسیار طبیعی است که تعلق گرفتن سوبسید به اقدامی که در خدمت نوعی قمار و پول بی پشتوانه است، باعث بی حرمت شدن پرداخت مالیات برای عموم مردم خواهد شد و دیگر مالیات دادن یک ارزش ملی و اجتماعی به حساب نخواهد آمد.
هر شهروند محترم، وقتی از خیابان ها عبور می کند، خود را موظف می داند که با شنیدن صدای آژیر، بلافاصله راه را برای عبور وسایل امدادی باز کند و در نجات جان و مال دیگران موثر باشد. اگر حرمت صدای آژیر از بین برود، در واقع حرمت جان و مال انسان ها از بین می رود. تازگی ها خبری انتشار یافت، مبنی بر اینکه بعضی از افراد سرشناس برای رفت و آمد سریع و بی دردسر از آمبولانس استفاده می کنند. در ابتدا بقدری این خبر ضد اجتماعی بود که باور پذیر نبود و بیشتر شبیه یک شایعه در فضای مجازی بود. تا اینکه رئیس اداره آمبولانس خصوصی کشور “تردد سلبریتیها، معلمین خصوصی و … با آمبولانسهای خصوصی” را تائید کرد. آیا با بی حرمت شدن آژیر، بعد از این می توان از مردم توقع داشت که با شنیدن صدای آژیر از سر راه اتومبیل های امدادی کنار بروند و راه را برای آنها باز کنند.
هرگز با خود فکر کرده اید چرا با وجود مرزهای آبی طولانی، ساختن کشتی های بزرگ و داشتن خطوط آبی طولانی در ایران پیشینه تاریخی ندارد؟ زیرا اهالی کشور خشک ما از زمان باستان برای آب حرمت زیادی قائل بودند و نمی خواستند فضولات خود را داخل آب بریزند. به همین دلیل از ساختن کشتی های بزرگ که باید روزهای طولانی بر روی آب باشند خود داری می کردند و حداکثر لنج هائی می ساختند که به صورت کوتاه مدت بر روی آب تردد کنند. لنج های سنتی ما هنوز هم فاقد توالت و مخزن ذخیره فضولات هستند.
حرمت آب تا سال های اخیر ادامه داشت، تا اینکه در دهه ۳۰ شمسی دو عمل ظاهراً خیرخواهانه، سبب بی حرمتی و ایجاد فرهنگ زیادهروی در مصرف آب شد. اولین اقدام مخرب، نصب شیرهای فشاری آب، در محلات مختلف شهر بود. زیرا به سبب مجانی بودن این آب ، مصرف کنندگان که تا آن زمان، به خرید نسبتاً گران آب و صرفه جوئی عادت داشتند، به سرعت بد عادت شدند و بی محابا آب مصرف کردند. خطای بعدی این بود که بدلیل کمبود کنتور، انشعاب آب را بدون کنتور واگذار کردند. یعنی هر خانواده به هر میزان که می خواست می توانست آب مصرف کند و تا مدتی طولانی همیشه هزینه ثابتی برای آب بها پرداخت می کرد. بعد ها هم که کنتور نصب کردند، قیمت آب را بسیار اندک و در حد مجانی تعیین کردند. این عوامل باعث شد تا حرمت آب از بین برود و خانوارهائی که در گذشته مصرف سرانه شان فقط ۵۰ لیتر در روز بود، اکنون تا ۳۵۰ لیتر در روز آب سرانه مصرف می کنند. تا زمانی که حرمت آب به ذهن مردم به باز نگردد، هیچ اقدامی برای غلبه بر بحران آب کارساز نخواهد بود، چون هرچه بیشتر آب تامین شود، مردم هم بیشتر مصرف خواهندکرد.
شهریار بدیعی
یک دیدگاه بنویسید