وقتی در سال ۲۰۰۵ آقای واتانابه (Katsuaki  Watanabe ) مدیر عامل  تویوتا شد. یکی از اهداف  مدیریتی خود را «آشکار کردن مشکلات به جای پنهان کردن آنها» اعلام کرد. به نظر او مشکلات پنهان در نهایت تبدیل به تهدیدهای جدی خواهند شد. ولی زمانی که مشکل آشکار شود، مغزها برای یافتن راه حل فعال می شوند. براساس همین طرز فکر، کسی که اولین بار خبرهای بد کارخانه را به او اطلاع می داد، پاداش دریافت می کرد. (به نقل از سرمقاله ماهنامه شماره ۳۹ – تیرماه ۱۳۹۰)

ظاهراً مدیران کشور ما از شنیدن خبرهای خوب، هرچقدر هم که غلوآمیز و کم اهمیت و کم دوام باشند استقبال می کنند و به آورنده اینگونه خبرها، صله می دهند و به او حبذا و باریکلا می گویند. ولی کسانی که پیش بینی خطرات آینده را گوش زد می نمایند و مشکلات را تشریح می کنند، هرچقدر هم که آن خبر علمی و دقیق و مهم باشد، به آن به عنوان خبر بد نگاه می کنند و معمولاً آوردنده خبر را به سیاه نمائی متهم کرده، حداقل به او می گویند “حالا نفوس بد نزن، شاید هم نشد”

آقای “حمیدرضا خدا بخشی” معاون سابق “شرکت آب نیروی” خوزستان، در تاریخ ۲۳ بهمن سال ۱۳۹۷ به خبرنگار روزنامه «ایران» می‌گوید: «تصاویر ماهواره ای از وقوع سیلاب خطرناکی در محدوده هورالعظیم خبر می دهد. براساس پیش بینی کارشناسان بخشی از خوزستان در هفته اول اسفند زیر آب خواهد رفت و دز و کرخه لبریز خواهند شد. سیل این بار با وسعت و شدت بیشتری اتفاق می‌افتد. سیل اسفندماه خوزستان به زمستان ختم نمی‌شود و دوباره در فروردین و اردیبهشت ماه بخشی از خوزستان را درخواهد نوردید.» وی اضافه می کند: «حجم این سیلاب آنقدر زیاد خواهد بود که مخازن سدها نه تنها جلودار آن نخواهند بود بلکه حجم سدها، خود به یک تهدید تبدیل می‌شود.» ( روزنامه ایران ۲۳ بهمن ۹۷) اگر با دقت به این خبر نگاه کنید درخواهید یافت که ایشان یک ماه و ۱۸ روز قبلی از سیل خوزستان این سخنان را در روزنامه ارگان رسمی دولت، بیان می کند. پس هیچ کس نمی تواند ادعا کند که غافلگیر شده. اطلاعاتی که معاون سابق یکی از ادارات آب خوزستان، در آن زمان داشته، بسیار بعید به نظر می رسد که مدیران تصمیم گیرنده سطح بالای کشور از آن خبر نداشته باشند.

مسلماً آقای خدا بخشی ادعای اطلاع از غیب را ندارد. البته طبیعی است که ایشان با استفاده از داده های علمی و با کمک دانش خود و سایر همکارانشان، چنین پیش بینی دقیقی را انجام داده و حتی در فراز دیگری از سخنان خود، منبع اطلاعاتش را مشخص نمودند. ایشان گفتند: “باید روی پیش بینی های هواشناسی در شهریور و مهرماه سال جاری(۱۳۹۷) برنامه ریزی می کردند. پیش بینی هایی که خبر از ترسالی این استان را می داد.” این پاسخ کسانی است که یک ماه پس از انتشار این مقاله گفتند:  “شدت باران در زمان کوتاه، چیزی است که هواشناسی باید بتواند پیش‌بینی کند، حالا پیش‌بینی بلند مدت هم نمی‌خواهیم لااقل ۷۲ ساعت قبل، اطلاعات دقیق بدهید کافی است.”

 چون پدیده های آب و هوائی مرز نمی شناسد، امروزه هوا شناسی در سطح ملی بررسی نمی شود، بلکه همواره تعداد زیادی پایگاه و ماهواره هوا شناسی بین المللی در حال رصد شرایط هوا و مقدار بارش ها هستند و کلیه داده های هوا شناسی، بین کشورها تبادل می شود. تا جائی که هر فرد معمولی هم می تواند پیش بینی شرایط جوی را لااقل تا ۱۰ روز آینده، از طریق اینترنت از ده ها مرکز هوا شناسی دریافت کند و نقشه های متحرک ماهواره ای را که نشان دهنده حجم و جهت حرکت ابرها است، بر روی موبایل خود ببیند. از طرفی مراکز بزرگ هوا شناسی، از مدت ها قبل از وقوع پدیده های جوی پر خطر، مرتباً به کشتی ها و هواپیما ها و مکان هائی که در معرض خطر هستند، اخطار می دهند. مسلماً گزارش این اخطارها در آرشیو سازمان هوا شناسی کشور نیز موجود است. پس نمی توان گفت اطلاعات موجود نبوده. حالا سوالی که باقی می ماند این است که، پس چرا به موقع اخطار داده نشد و پیشگیری های لازم انجام نگرفت؟ ظاهراً به نظر می رسد هیچکس علاقه ندارد خبرهای بد را به گوش مقامات بالاتر خود برساند و باعث تشویش اذهان عمومی و خصوصی بشود. از طرفی ممکن است آورنده خبر بد، به سرعت تبدیل به “مقام سابق” شود.

در هر صورت سیل اتفاق افتاد و خسارات بزرگی به سرمایه و جان مردم و زیر ساخت های کشور وارد شد. نکته جالب این است که همان کسانی که همیشه داوطلب رساندن خبرهای خوب هستند و همیشه می خواهند رل هدُ هدُ خوش خبر را بازی کنند، در این وانفسا اعلام کردند که ذخیره سدها پر شده و مشکل کم آبی بر طرف گردیده! غافل از اینکه در نوروز امسال و در بحبوحه بارش باران های سیل آسا، شهرهای بابل و بابلسر، در بیشتر مناطق و به مدت طولانی قطعی آب داشتند. بعضی از مسئولان برای توجیه گفتند: این اتفاق به خاطر آسیب های سیل به منابع آب بوده. غافل از اینکه این منطقه حدود ۲۰۰ کیلومتر با منطقه سیل زده فاصله دارد و لابد فراموش کرده اند که چندین سال است که در ایام نوروز و زمان هجوم مسافران و بالا رفتن مصرف آب، در شهرهای گردشگری استان مازندران و گیلان قطع آب بوجود می آید. دلیل آن نیز کمبود منابع آب و نا متناسب بودن ظرفیت تاسیسات تصفیه با حجم مصرف آب می باشد.

 بخش بزرگی از مشکل کمبود آب در کشور ما مربوط به مصرف بی رویه و عدم صرفه جوئی و کنترل راندمان در بخش های کشاورزی، خانگی و صنعتی است. خبر های بحجت اثری مانند رفع کمبود آب که در برهه هائی از زمان، بارها توسط مسئولین مطرح شده، تنها موجب تخریب فرهنگ مصرف بهینه آب می شود و در واقع هرچه را که رسانه ها وارگان های ذی ربط با هزینه و انرژی فراوان می ریسند، به ناگاه باخبر فراوانی آب پنبه می شود. با رشد جمعیت مهم ترین راه مقابله با کم آبی، برای همیشه صرفه جوئی در مصرف آب خواهد ماند.

شهریار بدیعی