جمعیت

احتمالاً اکثر افراد ضرب المثل «زیاد کردن آب دیزی» را شنیده اند. این مثل در زمانی استفاده می شود که مهمان سرزده ای به خانه بیاید و صاحبخانه مجبور شود بدون اضافه کردن گوشت و سیب زمینی، تنها با اضافه کردن آب به آبگوشت، مهمان های اضافه شده را سیرکند. البته این کار حد و حدودی دارد مثلاً نمی شود غذای چهار نفر را با اضافه کردن آب به غذای ۲۰ نفر تبدیل کرد. امکانات کره زمین نیز محدود است. ما تا اندازه ای می توانیم با نابود کردن محیط زیست و کاستن از امکانات سایر موجودات روی کره زمین، این ضیافت پر جمعیت را ادامه دهیم و بازهم مهمان های جدیدی دعوت کنیم.

در گذشته های دور، تعداد مرگ و میر انسان ها بسیار فراوان بود، به همین دلیل بشریت میل سیری ناپذیر به تولید مثل داشت. آزمایشگاه جمعیت شناسی دانشگاه کلمبیا برآورد کرده که در آغاز بوجود آمدن نسل بشر، تعداد انسان‌ها بسیار کم بودند. تازه پس از اختراع کشاورزی در ۱۵ هزار سال قبل، جمعیت انسان‌های کره زمین به ۳ میلیون نفر رسید. سپس۱۵۰۰ سال طول کشید تا جمعیت جهان دو برابر شود. در قرن شانزدهم، زمان لازم برای دو برابر شدن جمعیت جهان به حدود ۳۰۰ سال رسید. در آغاز قرن نوزدهم تنها ۱۳۰ سال لازم بود تا جمعیت انسان‌های روی سیاره دو برابر شوند. در قرن بیستم، بین سال‌های ۱۹۳۰ تا ۱۹۷۴ نیز جمعیت زمین دو برابر شد ولی این بار دو برابر شدن جمعیت جهان تنها ۴۴ سال زمان لازم داشت. اکنون نیز جمعیت جهان بسیار نزدیک به عدد ۸ میلیارد نفر است.

توماس مالتوس، فیلسوف اواخر قرن هجدهم، در مقاله ای با عنوان آینده ناگوار بشریت، نوشته: «قدرت افزایش جمعیت به زودی از قدرت زمین برای تامین معیشت انسان ها فرارتر می رود و درآن زمان است که مرگ و نابودی از انسان ها بازدید خواهد کرد.» آیا باید انتظار داشته باشیم جمعیت جهان با همین سرعت، به رشد خود ادامه دهد؟ آیا یک حد گنجایش برای تعداد انسان‌هایی که روی سیاره ما زندگی می‌کنند وجود دارد؟ حالا که به لطف علم و تکنولوژی امید به زندگی یک فرد از ۳۵ سال به ۷۵ سال رسیده و سال به سال هم بیشتر می شود، ظاهراً بشریت به طرف جمعیت غیر قابل تحمل سیاره زمین سوق پیدا کرده و کم کم داریم به قحطی گسترده نزدیک می شویم.

حال ببینیم حداکثر ظرفیت زمین برای تولید معیشت انسان ها و سایر جانداران، چقدر است و تا چه زمانی می تواند از این میزان افزایش جمعیت پشتیبانی کند؟ هرچند پاسخ این سوال با شیوه برخورد انسان ها با محیط زیست و استفاده از منابع طبیعی ارتباط تنگاتنگی دارد، ولی بسیاری از دانشمندان معتقد هستند که در بهترین شرایط، زمین حداکثر ظرفیت ۹ تا ۱۰ میلیارد نفر را دارد. ادوارد ویلسون، استاد جامعه شناس دانشگاه هاروارد در کتاب «آینده زندگی» نوشته: «جدای از دسترسی محدود به آب شیرین، محدودیت هایی هم در میزان زمین های کشاورزی و حداکثر غذایی که زمین می تواند تولید کند، وجود دارد. او می گوید، از ۳/۵ میلیارد هکتار زمینی که برای کشاورزی مناسب است، سالانه حدود ۲ میلیارد تن غلات بدست می آید که برای تغذیه ۱۰ میلیارد انسان گیاهخوار کافی است، اما این مقدار غله فقط برای تغذیه ۲/۵ میلیارد نفر از مردمی که گوشت مصرف می کنند کفایت می کند، زیرا پوشش گیاهی زیادی در دنیا به خوراک دام و طیور اختصاص دارد.

پس می توان نتیجه گرفت ۱۰ میلیارد نفر بالاترین حد ممکن جمعیت است. البته به شرطی که همه گیاه خوار شوند و از آنجا که بسیار بعید است همه مردم جهان با نخوردن گوشت موافقت کنند، به نظر می رسد، ظرفیت ۹ میلیارد نفر واقع بینانه تر باشد. ظرفیتی که تا سال ۲۰۵۰ تکمیل خواهد شد. اگر قبل از رسیدن بشریت به مرحله آخرالزمان و قحطی بزرگ، یک چرخش بزرگ اتفاق نیفتد، خطر بزرگ انقراض و آخرالزمان نسل بشر را تهدید خواهد کرد. وقت تنگ است ولی هنوز هم جای امیدواری وجود دارد. رشد جمعیت جهان در دهه ۱۹۶۰ به اوج خود رسید و پس از آن، روندش آهسته شد. طبق آمار مرکز جمعیت سازمان ملل متحد در سال ۱۹۵۰، میانگین نرخ تولد ۵/۰۵ نوزاد به ازای هر زن بود. در سال ۲۰۲۰ این عدد به ۲/۴۴ نوزاد به ازای هر زن رسید.

نرخ ایده آل فرزندآوری، برای تثبت جمعیت جهان، ۲/۱ فرزند برای هر زوج است. با این نرخ تولد، فرزندان می توانند جایگزین والدین خود شوند و جبران کسانی که در سنین پایین می میرند نیز تامین می شود. اگر نرخ باروری جهانی تا پایان قرن حاضر به این سطح برسد، جمعیت انسانی در رقمی بین ۹ تا ۱۰ میلیارد نفر تثبیت خواهد شد. حالا سوالی که باقی می ماند این است، آیا چنین نرخ تولدی بدست خواهد آمد؟ گزارش های سازمان ملل نشان می دهد که در ۲۰ سال گذشته خانواده ها در اکثر کشورهای جهان جمع و جور تر شده اند که اتفاق خوبی است، ولی کافی نیست.