از دیدگاه اکثر مردم، در زندگی شانس مانند تاس ریختن است، برای بعضی ها خوب می نشیند و برای بعضی ها بد. اما حقیقت این است که شانس نعمتی نیست که به شکل اتفاقی، ماورا الطبیعه یا ژنتیکی نصیب کسی بشود. باید بدانیم افراد خوش شانس به طور تصادفی خوش شانس نمی شوند. آنها به دلیل طرز فکر و نوع نگاهی که به زندگی دارند، خوش شانسی را بدست می آورند. پس می توان گفت، عوامل اصلی خوش شانسی و بد شانسی در اختیار خود ما است. مثلاً کسانی که دقت و بررسی و پرس و جوی لازم را برای انتخاب های خود انجام می دهند خوش شانس می شوند و کسانی فقط در پی ارضاء لحظه ای خواست های خود هستند، اتفاقات ناخوشایندی برایشان می افتد و کم کم به این نتیجه می رسند که بد شانس هستند.
خوش شانسی بیشتر مربوط می شود به نوع انتخاب های مناسبی که در طول زندگی انجام می دهیم. مثل انتخاب خانه، ماشین، دوست، همسر، رشته تحصیلی، حرفه و ده ها انتخاب دیگر. البته این حقیقت دارد که عده ای با مزیت های خاصی متولد می شوند یا اتفاقاتی برایشان رخ می دهد که خارج از کنترل است، مانند نوع اخلاق خانواده، محل تولد، سطح اقتصادی خانواده و محیطی که در آن تربیت می شوند. اما انتخاب های خوب و مناسب بعدی می تواند بر بسیار از مشکلات سرنوشتی، پیروز شود. مثلاً کسی که در یک خانواده کم در آمد به دنیا آمده می تواند برای رسیدن به رفاه و آسایش مادی، سختکوش باشد و شانس خود را برگرداند و کسی که در یک خانواده مرفه ولی کم فرهنگ به دنیا آمده، می تواند با مطالعه و سعی و کوشش به رشد فرهنگی و رفاه فکری برسد.
حال ببینیم چه چیزهایی باعث می شود برخی افراد خوش شانس تر از دیگران می شوند؟ ریچارد وایزمن، استاد روانشناسی دانشگاه هارتفوردشایر بریتانیا، به بررسی نقش شانس در زندگی انسان ها پرداخته، او ابتدا با بررسی تفاوت بین افراد خوش شانس و بدشانس کار خود را شروع کرد و طی آزمایش هایی پی برد که افراد خوش شانس به طور قابل توجهی برون گرا هستند. آنها در تماس چشمی بیشتری با دیگران قرار می گیرند و بیشتر از بد شانس ها لبخند می زنند. وایزمن دریافت که افراد مضطرب بدشانس ترند، چون نمی توانند بر روی یک کار مشخص تمرکز کنند و معمولاً نسبت به فرصت هایی که برایشان پیش می آید کور و کر هستند. افراد مضطرب به تدریج دید تونلی پیدا می کنند. مثلاً ممکن است در یک گردهمایی اجتماعی، فقط با یک یا چند نفر از افراد منتخب صحبت کنند و از ملاقات با سایر افراد غافل شوند. در نتیجه امکان دارد فرصت های شغلی و یا امکان توسعه حرفه ای خود را از دست بدهند.
وایزمن برای بررسی تاثیر دیدگاه تونلی، به گروهی که احساس خوش شانسی داشتند و گروه دیگر که خود را بد شانس می دانستند، مجله های مشابهی داد و از آنها خواست تعداد عکس های این مجله را بشمارند. افراد بدشانس به صورت متوسط بیش از دو دقیقه طول کشید تا عکس ها را بشمارند. افراد خوش شانس ظرف کمتر از یک دقیقه عکس ها را شمردند. در صفحه دوم این روزنامه، در یک پیام بزرگ نوشته شده بود، ”دیگر نشمارید تعداد عکس ها ۴۳ تا است“ افراد خوش شانس چون دید وسیع داشتند این پیام را دیدند، ولی افراد بد شانس که دید تونلی داشتند پیام را نخواندند و مجبور بودند همه عکس ها را بشمارند.
وایزمن برای اینکه ببیند، خوش شانسی تا چه حد کسب کردنی است، یک دوره آموزش خوش شانسی برای همین دو گروه تشکیل داد و افراد را تحت یک سری تمرینات قرار داد تا شانس پذیری آنها را افزایش دهد. در این دوره به آنها آموزش داده شده که چگونه فرصت های خوب را تشخیص دهند، دیدگاه مثبتی داشته باشند و تصمیمات بهتری بگیرند، نتایج شگفت انگیز بود. پس از یک دوره ۲۰ روزه، ۸۰ درصد از افراد خود را شادتر و با رضایت بیشتر از زندگی احساس کردند. خوش شانس ها خود را خوش شانس تر احساس کردند و بدشانس ها نیز احساس خوش شانسی بیشتری کردند.
برای افزایش میزان خوش شانسی خود، شما هم می توانید آنچه را که وایزمن در دوره “آموزش شانس” تدریس نمود، تمرین کنید:
برون گرا و معاشرتی باشید. کسانی که تعاملات اجتماعی خوبی دارند و در ارتباط گرفتن با افراد مختلف، بیشترین توانمندی هایشان را نشان می دهند، اغلب خوش شانس تر هستند. این افراد می توانند روابط خود را گسترش دهند و چون با افراد بیشتری ملاقات می کنند، احتمال پیدا کردن فرصت های مناسب برایشان بیشتر است.
ذهنی باز داشته باشید: داشتن نگرشی باز برای جستجوی فرصت های جدید، می تواند خوش شانسی را در اختیار شما قرار دهد.
به جنبه مثبت امور نگاه کنید: فقط تمرکز روی نکات منفی، روحیه و شانس پذیری شما را تضعیف می کند. مثلاً اگر زانوی شما خراشیده شود، می توانید به جای شکایت از شانس خود، به خوش شانسی اینکه آسیب کوچک دیده اید فکر کنید.
تعداد فرصت های خود را بالا ببرید: با آغوش باز از تجارب جدید استقبال کنید. کسانی که به شکل سنجیده خود را در تیررس موقعیت های جدید قرار می دهند، از شانس بیشتری برخوردار می شوند.
البته فراموش نکنید که در راه بدست آوردن خوش شانسی نباید آزموده های شکست خورده تاریخی را تکرار کنید. به دنبال خوش شانسی گشتن در هر نوع قمار و ریسک پذیری غیر سازنده و هر کار غیر اخلاقی، ممکن است در کوتاه مدت توهم خوش شانسی ایجاد کند، ولی در طولانی مدت یک بدشانسی بزرگ به همراه خواهد داشت.
یک دیدگاه بنویسید