انسان ها در مراودات اجتماعی خود، اغلب یکدیگر را قضاوت میکنند و کم کم مهمترین هدف ذهنی شان، داوری کردن در رفتار و گفتار دیگران می شود. قضاوت کردن یک مکانیسم پیچیده دفاعی در ذهن است که اغلب به صورت ناخودآگاه اتفاق می افتد و بسیاری از افراد آنقدر به این عمل ذهنی عادت دارند که قضاوت کردن دیگر برایشان امری طبیعی و لازم می شود. قضاوت معمولاً یک عادت آموخته شده است که از طرف والدین، مربیان، آداب و رسوم، وسایل ارتباط جمعی و در نهایت از طریق حکومت ها به افراد انتقال پیدا می کند و در نهایت تبدیل به عادتی پایدار در وجود انسان می شود.
قضاوت درباره دیگران میتواند راهی برای پنهان کردن ناتوانیهای شخصیتی، ازجمله اعتماد بهنفس پایین باشد. ما اغلب در مورد دیگران قضاوت میکنیم، چون میخواهیم ناتوانیها و ترس های خود را پشت قضاوت کردن پنهان کنیم. برخی از افراد نیز برای فرار از تجربه آسیبهایی که در کودکی دیدهاند، به شکل ناخودآگاه می خواهند با قضاوت درباره دیگران، در اطراف خود سپر حفاظتی ایجاد کنند. فریدریش نیچه می گوید: هر بار که دیگران را قضاوت می کنید، در حقیقت بخشهای رنج دیده ذهن خود را آشکار می کنید.
قضاوت کردن معمولاً منجر به”تصمیم” میشود و همین تصمیم ها است که اعمال و رفتار ما را شکل میدهند. ازآنجاکه هر فرد تنها از دیدگاه خود، وقایع، اتفاقات و رفتارها را میبیند و بر اساس اطلاعات و آگاهی های محدود خود آنها را میسنجد، دیر یا زود با مشکل مواجه خواهد شد. متاسفانه در بسیاری از مواقع، عکس العمل نشان دادن بر اساس قضاوت و پیش داوری، می تواند ما را با دردسر و حتی مشکل اساسی مواجه کند. قضاوت کردن عامل اصلی اغلب درگیری ها، سوءتفاهمها، اختلافات خانوادگی، دوستانه و تنشهای روزانه در محیطهای اداری و عمومی، می شود. اگر ما موفق شویم دیگران را قضاوت نکنیم و یا اینکه قضاوت و داوری خود را به تاخیر بیندازیم تا حقایق برای ما بیشتر آشکار شود، روابط فردی و اجتماعی مان بهبود قابلتوجهی پیدا میکند و از اضطراب و ترس ما کاسته خواهد شد.
حال اگر تصمیم بگیریم که نسبت به دیگران کمتر پیشداوری و قضاوت داشته باشیم، باید بدانیم که کار آسانی نیست و نیاز به تمرین و ممارست دارد. بااینحال روشهایی وجود دارد که میتواند دیدگاه شما را تا حدودی تغییر بدهد و متعادل کند و به شما در این راه کمک کند.
۱- قبل از قضاوت کردن دیگران از خود سؤال کنید. آیا شما به تمام حقایق مرتبط با این موضوع دسترسی دارید؟ آیا مطمین هستید که نگرش شما در باره این موضوع صحیح است؟ نکند تنها بر ابعاد منفی تمرکز کرده اید و وجه مثبت را در نظر نگرفته اید؟ بهتر است سعی کنید بادقت بیشتری دیگران را قضاوت کنید، ممکن است در میان تحلیل و بررسی های خود، بکلی از قضاوت کردن منصرف شوید.
۲- سعی کنید دیگران را درک کنید. به جای قضاوت و پیش داوری نسبت به دیگران، بهتر است راهی پیدا کنید که با آن فرد ابراز همدردی و دلسوزی داشته باشید. مثلاً اگر دیدید کودکی گریه می کند به جای هر نوع قضاوت نسبت به مادر آن کودک، سعی کنید مشکل کودک را پیدا و آن را رفع کنید. مثلاً اگر کودک تشنه است به او آب بدهید.
۳- قضاوتهای خود را به چالش بکشید. زمانی که فکر قضاوت و پیشداوری به ذهنتان می آید، باید سعی کنید آن را به چالش بکشید. مثلاً در مورد کودک تشنه که گریه می کند، شما می توانید قضاوت کنید که مادر این کودک بی خیال است. در صورتی که بهتر است قضاوت خود را به چالش بکشید و با خود بگوید، شاید این مادر پر مشغله و گرفتار است که نتوانسته از کودک خود مراقبت کند.
۴- خدماتی که برای دیگران انجام دادهاید، فراموش کنید. هرگاه به کارهای مفیدی که برای دیگران انجام داده اید زیاد فکر کنید، ممکن است حس کنید که دیگران به شما مدیون هستند، آنگاه شاید به خود اجازه دهید که آنها را قضاوت کنید. کاری که باعث رنجش شما و آنها میشود. بهجای این کار، خوبی هایی که در حق دیگران کرده اید به دست فراموشی بسپارید و در عوض به تمام رفتارهای خوبی که اطرافیان شما در حقتان انجام داده اند، تمرکز کنید.
یک دیدگاه بنویسید