در پائیز سال ۱۳۶۲ سریالی در تلویزیون به نمایش درآمد با نام ( بازم مدرسه ام دیر شد ). داستان آن درباره دانش آموزی بود که هر روز صبح، به دلایل مختلف دیر به مدرسه می رسید. مثلاً دیر از خواب بیدار می شد یا در راه مدرسه بازیگوشی و تفریح می کرد و یا مشغول کارهای نامربوط و نابهنگام می شد. البته در آن زمان مدیر و ناظمی بود که از او برای دیر رسیدن بازخواست کند، او هم هرگز قبول نمی کرد که دانش آموزی نامنظم، تنبل و سر به هوا است و همواره بهانه های متنوعی در چنته داشت و همیشه گناه دیر رسیدن را به گردن کسی یا چیزی می انداخت. حالا که۴۰ سال از زمان پخش این سریال می گذرد، کم کم متوجه می شویم که این سریال بیشتر از آنکه در گروه برنامه خردسالان قرار بگیرد، در ژانر سیاسی و اقتصادی بوده است.
سال ها است منابع آب کشور در پیچ و تاب کج فهمی مسئولان گیر افتاده. سدسازی های بی رویه، انتقال آب بین حوضه ای کارشناسی نشده، ارزان نگاه داشتن قیمت آب، برداشت بی رویه از منابع آب زیر زمینی، جانمایی غلط صنایع آب بر، طرح های کارشناسی نشده خود کفایی کشاورزی، راندمان پائین آب کشاورزی و صنعتی، از جمله مواردی است بحران آب را بوجود آورده و دیگر طلب می کند که مدیران کشور در روش خود تجدید نظر نمایند.
در سال ۱۳۶۰، دکتر حسین خراسانی زاده رئیس فعلی مرکز تحقیقات آب دانشگاه کاشان، اخطار کرد که بهرهبرداری بیش از حد از آب زیرزمینی بوسیله چاه های عمیق و نیمه عمیق، لطمات جبران ناپذیری به سفره های آب وارد کرده. این تنها یکی از صدها اخطار و تذکری است که کارشناسان کشور، در۴۰ سال گذشته به مدیران آب داده اند. البته کسی به این تذکرات توجه نکرد و تعداد چاه های کشور از حدود ۷۰ هزار چاه در سال۱۳۶۰، به ۹۰۰ هزار چاه در سال ۱۳۹۹ رسید، درحالی که نزدیک به نیمی از آنها نیز غیر مجاز هستند. همین افزایش تعداد چاه ها، اکنون عامل اصلی خالی شدن منابع آب زیر زمینی و فرونشست زمین شده است.
این روزها بیلان منفی آبهای زیرزمینی، مانند یک »بمب ساعتی« عمل می کند. برداشت غیرکارشناسانه و بیرویه از آبهای زیرزمینی، باعث خالی و پوک شدن منافذ زمین شده و امکان تراکم خاک را فراهم کرده. در نتیجه زمین در اثر وزن لایه های بالایی، متراکم می شود و فرونشست می کند. این پدیده باعث ایجاد شکافهای عمیق در سطح زمین و خرابی جاده ها، ساختمانها و پل ها و کج شدن ریل های قطار می شود. اگر فرونشست در زیر خطوط انتقال نفت و گاز اتفاق بیفتد، ممکن است منجر به انفجار و تلفات جانی نیز بشود.
چند سال پیش آقای خداکرم جلالی که در آن زمان رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور بودند، گفتند: آثار مدیریت غلط منابع آبی و پیامدهای ناگوار آن، به ویژه حفر چاههای مجاز و غیرمجاز هر روز آشکارتر میشود. چندانکه امروزه ۲۳۰ دشت حاصلخیز کشور دچار بحران فرونشست شده اند. وقتی بیهیچ ضابطه و معیاری، چاه عمیق و نیمهعمیق حفر می شود تا کشاورزی به شکلی ناپایدار توسعه یابد، طبیعی است که آبخوانها خالی می شوند و سطح آبهای زیرزمینی پایین می رود و فرونشست اتفاق می افتد.
به دلیل ریز بودن منافذ خاک، سرعت نفوذ آب در خاک بسیار کند است. اگر میزان آب نفوذ کرده به زمین از میزان برداشت بیشتر باشد، طراز آب زیر زمینی منفی می شود. از ابتدای ورود پمپ آب و چاه عمیق که باعث ایجاد طراز منفی شد، تا اول دولت نهم یعنی سال ۱۳۸۴، طراز منفی آب زیر زمینی حدود ۴۵ میلیارد مترمکعب بود، اما فقط در طول هشت سال دولت نهم و دهم، این رقم تقریباً دو برابر شد و به ۸۰ میلیارد مترمکعب رسید. چرا؟ به این دلیل که بالاترین مقام اجرایی کشور در آن زمان که خودش وزیر نیرو منصوب کرده بود، در سفر استانی فیروزکوه به مردم گفت: ” چه کسی گفته بیلان سفره های آبی کشور منفی است؟ هرکس بخواهد می تواند هر حجم آبی که لازم داشته باشد از چاه های زیر زمینی پمپاژ کند. مناطق ممنوعه یعنی چی؟ این دکان وزارت نیرو است، هر کس هر جا توانست، چاه حفر کند“ پس از این فرمان، حمله به منابع آب زیر زمینی شدت گرفت و ظرف مدت کوتاهی، تعداد چاه های غیر مجاز تا سه برابر افزایش پیدا کرد. البته این مثال مشتی است از خروار.
در سالهای اخیر به علت بر هم خوردن طراز آب زیر زمینی، شاهد افزایش وقوع پدیده فرونشست زمین هستیم و تمام ۶۰۹ دشت بزرگ کشور فرونشست داشته اند. آیا این مشکل راه چاره ای هم دارد؟ تنها راه حل، فرصت دادن به دشتها است تا کمبود آب خود را جبران کنند. به این معنی که «نکاشت» انجام شود تا آب ورودی به زمینهای کشاورزی بتواند در زیر زمین ذخیره شود. با توجه به خشکسالی و میزان تخلیه منابع که طی سال های گذشته اتفاق افتاده، لااقل به ده سال زمان نیاز هست تا جایگزینی اتفاق بیفتد و سفرههای آب زیرزمینی پر آب شوند. آیا چنین کاری حتی برای یک سال هم قابل اجرا است؟ چه قدرتی می تواند جلو کشت کشاورزانی که عادت به کاشت برنج در اصفهان را پیدا کرده اند، بگیرد؟ اگر هم چنین کاری امکان پذیر باشد، درآمد کشاورز را چه کسی تضمین می کند و آذوقه کشور از کجا باید تامین شود؟
چند روز پیش، مدیرکل دفتر برنامه ریزی سازمان زمین شناسی کشور اعلام کرد: پس از پایش مسئلۀ فرونشست زمین در اصفهان، به این نتیجه رسیدیم که طرح مبارزه با فرونشست زمین به طور جدی و در سطح ملی باید اجرا شود، اما اکنون به این نتیجه رسیده ایم که دیگر اجرای چنین طرحهایی دیر شده، چون برخی مناطق به مراحل فوق بحرانی رسیده اند. در واقع ایشان می خواهند بگویند” بازهم مدرسه ام دیر شد. “
شهریار بدیعی
یک دیدگاه بنویسید