آقای پرفسور پرویزکردوانی در تاریخ ۲۷ مرداد سال۱۴۰۰ دنیا را ترک کردند. ایشان متولد سال ۱۳۱۰ در شهرستان گرمسار بودند. مدرک دکترای خود را در رشته کشاورزی در سال ۱۹۶۶ از کشور آلمان دریافت کردند و برای مدتی طولانی عضو هیئت علمی دانشگاه های ارومیه و تهران بودند. در طول زندگی ۲۲ جلد کتاب و ده ها مقاله علمی تالیف کردند.
در مرداد ماه سال ۱۳۸۹یعنی ۱۱ سال پیش نشریه KWC مصاحبه ای با ایشان انجام داد که در همان زمان منتشر شد. به دلیل اینکه مسائل زیست محیطی، به آهستگی کهنه می شوند، مناسب است که به دلیل درگذشت ایشان، خلاصه ای از آن مصاحبه قدیمی، بازنشر شود تا هم یادشان را گرامی بداریم و هم متوجه شویم که مشکلات آب قابل پیش بینی بوده است.
آب مصرفی مردم چگونه تامین می شود؟
آب هر کشور از بارش برف و باران تامین می شود و میزان آن در هر منطقه متفاوت است. مثلاً برزیل که در منطقه آمازون قرار دارد، ۲۰۰۰ میلیمتر در سال بارندگی دارد و فلسطین که در منطقه خشک واقع شده فقط۱۰۰ میلیمتر بارش سالانه دارد. متوسط بارش در ایران حدود ۲۵۰ میلی متر است، در سال ۱۳۵۷ ما همین مقدار بارندگی و جمعیتی حدود سی و هفت میلیون نفر، به مصرف صرفه جویانه آب عادت داشتیم، حالا هم همان مقدار بارندگی داریم، با جمعیت دو برابر و مردمی که به دلیل بالا رفتن سطح فرهنگ و بهداشت و رواج زندگی شهری، مصرف آب شان به شدت اضافه شده و به مصرف بی رویه آب نیز عادت کرده اند. درقدیم روستایی وقتی می خواست صورتش را بشوید، می رفت پای درخت که بقیه آب به درخت برسد، اما آدم امروزی این کارها را نمی کند. در زمان قدیم با سطل و با مشک آب می آوردند و در مصرفش دقت و صرفه جویی می کردند. با اختراع شیلنگ و لوله و پمپ، تمدن به وجود آمد، اما چون از آن درست استفاده نمی شود، کم کم تبدیل به سمبل عقب ماندگی شد. زیر دوش می رویم و آب را با شدت باز می کنیم. شیری که زودتر و بیشتر به ما آب بدهد تهیه می کنیم، شیلنگی که بیشتر از آن آب خارج شود را می خریم. بعلاوه جامعه توسعه یافته و شهرنشین، آب بیشتری را نیز آلوده می کند. هرچه مصرف آن بالاتر برود، بر میزان آب های آلوده نیز اضافه می شود.
در حال حاضر مشکل کمبود آب کشور تا چه میزان حاد است؟
مردم فکر می کنند چون هر وقت که شیر را باز می کنند آب در لوله ها هست، پس مشکل آب وجود ندارد. در صورتی که مسئله آب حادتر از آن است که ما فکر می کنیم. هم اکنون نیمی از مصارف، از محل آب زیر زمینی برداشت می شود که به زودی به پایان خواهد رسید. در ورامین عمق چاه ها به ۱۸۰ متر رسیده. در منطقه کرج که سال ۱۳۴۰در هفت متری به آب می رسیدیم، درحال حاضر عمق چاه ها به هفتاد متر هم رسیده. هر چه زمان می گذرد، مقدار آب در دسترس کم می شود. تا ۳۰ سال دیگر از البرز تا خیلج فارس و از زاگرس تا افغانستان و پاکستان آب های زیر زمینی تمام خواهد شد. برای همین است که می گویند جنگ های آینده بر سر آب است. هم جنگ های داخلی و هم جنگ های بین المللی.
ولی به نظر نمی رسد مدیران و مسئولان آب با این درجه از نگرانی به مسئله آب توجه کنند؟
مقامات مملکت و استان ها، همه به فکر توسعه هستند. می خواهند شهرها، صنعت، کشاورزی و رفاه، توسعه پیدا کند. ولی به واقعیت کمبود آب توجه نمی کنند. فکر می کنند اگر سطح کشت اضافه شود و صنعت گسترش پیدا کند، این توسعه است. اصلاً برایشان مطرح نیست که آیا آب وجود دارد یا نه؟ آب های سطحی مثل درآمد است و آب زیرزمینی مانند پس انداز، حالا چون درآمد کم است از پس انداز استفاده می کنند و اجازه حفر چاه می دهند. مثلاً در سال های ۸۴ و ۸۵ ، در مشهد اجازه دادند ۱۲۵ حلقه چاه حفر شود و گفتند مشکل حل شد. ولی واقعیت این است که مشکل را بدتر کردند زیرا پس انداز منطقه، با این روش تمام می شود. این وضعیت را من غارت آب نامیده ام. مدیران کشور مصرف آب را به سه دسته تقسیم می کنند. آب شرب، آب صنعت و آب کشاورزی. در این تقسیم بندی، آب محیط زیست، آب باتلاق ها و تالاب ها را به حساب نمی آورند. آبی که قرن ها و قرن ها جاری بود و به باتلاق ها می رفت، حالا همه آن آب ها در شهرها مصرف می شود. اولویت را به شرب داده اند. البته آبی که در کارواش مصرف می شود، یا برای شستشوی خیابان یا چمن کاری استفاده می شود، نیز جزء آب شرب محسوب می شود! بعد از آب شرب اولویت با آب صنعتی است. در این دو اولویت محدودیتی برای مصرف وجود ندارد، ولی آب کشاورزی محدودیت دارد. یعنی اگر همین حالا تهران آب نداشته باشد، سریع چاه قانونی می زنند. ولی کشاورز حق ندارد، لذا مجبور می شود چاه غیر قانونی بزند. باید بگویم مدیران فقط می خواهند به هر قیمتی مشکل روز را حل کنند. اگر کسی این کار را کرد، گفته می شود مدیری قوی است. البته کارشناسان و متخصصانی که می دانند این شیوه چه نتایجی در پی خواهد داشت، با رغبت این کار را نمی کنند.
از صحبت شما اینگونه بر می آید که مشکلات زیادی در راه است؟
مشکلات آتش زیر خاکستر هستند. به عقیده من با این وضعیتی که ما پیش می رویم در ۳۰ سال آینده، فقط گیلان و مازندران که از بارش بیشتری برخوردار هستند، تا حدودی می توانند آب داشته باشند. البته در آنجا هم بعد از مدتی آب چاه ها غیر قابل استفاده خواهد شد، چون زمانی که آب زیر زمینی کم شود، آب دریا به سمت چاه ها سرازیر خواهد شد. چاه ها مثل گاوی می ماند که اگر طمع کنیم و زیاد آنها را بدوشیم، بعد از مدتی به جای شیر، چرک و خون از پستانشان می آید. هم اکنون هم در برخی از نقاط کشور، چاه ها خشک شده و در بعضی نقاط جیره بندی آب شروع شده. بزودی شرایط سخت در خیلی از نقاط شروع می شود و مناطق یکی بعد از دیگری بی آب خواهند شد. الان چاه های استان فارس تا ۵۰۰ متر هم، پایین رفته و آب چاه ها شور شده اند. سدها هم درکشور ما خیلی عمر مفید ندارند. همین سدهای کرج و لتیان، بیست الی بیست و پنج سال بیشتر از عمر مفیدشان باقی نمانده. بعد از آن چه باید کرد؟ سد قانون خودش را دارد و باید سی متر بالای آن خالی بماند که اگر بارندگی زیاد شد، سد را پر کنند. اما در سدهای اطراف تهران نمی تواند این قانون را رعایت کنند. اگر سی متر بالا را خالی نگه دارند، سی متر هم از زیر آن گل و لجن است، دیگر آب زیادی در سد ذخیره نمی شود. متاسفانه بعضی ها اوج مشکل را به ۳۰ سال آینده حواله می کنند، در نتیجه بسیاری از مدیران انگیزه خود را برای بهبود شرایط از دست می دهند. چون می گویند تا ۳۰ سال آینده وقت زیاد است؟ باید بگویم همین حالا هم مشکل شروع شده و سال به سال شرایط بدتر خواهد شد.
آیا برای تعدیل مشکلات آب راه حلی وجود دارد؟
آب، مدیریت لازم دارد. جلوگیری از هرز رفتن آب، خودداری از مصرف زیاد آب چه در شهرها و چه در صنعت، استفاده از وسایل کاهنده مصرف و بالا بردن راندمان آب، تصفیه کردن فاضلاب، جمع آوری آب بام های منازل و ساختمان ها و ذخیره کردن آنها در آب انبارها قسمتی از راه حل است. درشهرها مدیریت در انتقال آب خیلی مهم است. لوله های انتقال آب که از سال ۱۳۲۸ ساخته شده اند، الان فرسوده اند و باید نوسازی شوند. ما باید مردم را آگاه کنیم، بسیاری از مردم نمی دانند شرایط چگونه است. باید در رادیو، تلویزیون و روزنامه گفته شود. باید حقیقت کمبود آب به مردم اطلاع داده شود. متاسفانه ما در ایران آب را یا اسراف می کنیم یا هدر می دهیم، در صورتی که باید صرفه جویی کنیم. یعنی آب را به اندازه نیاز مصرف کنیم، نه زیاد و نه کم.
متشکرم از اینکه وقت خود را در اختیار نشریه KWC قرار دادید.
یک دیدگاه بنویسید