طرح های نیمه تمام - وقت تلف شده ماهنامه کی دبلیو سی شماره 159 kwcmag

سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، بعد از افت و خیزهایی به پایان رسید و رئیس جمهور جدید مشخص شد. طبق قانون انتخابات، پنج ماه قبل از پایان هر دوره ریاست ‌جمهوری، مقدمات اجرای انتخابات بعدی فراهم می شود و حال و هوای انتخابات آغاز می گردد. ۷۵ روز پس از مشخص شدن رئیس جمهور جدید، مراسم تحلیف و دست به دست شدن دولت انجام می شود. رئیس جمهور جدید نیز ۱۵ روز فرصت دارد تا دولت خود را معرفی کند. ۳ ماه هم طول می کشد تا دولت مستقر شود و زمام امور را کاملاً بدست بگیرد. تجربه نشان داده، در مدت این۱۰ ماه، عملکرد دولت ها به حداقل می رسد و به قول معروف کارها تق و لق می شود، به خصوص برنامه های زیربنایی و استراتژیک تا حد زیادی متوقف می شود، زیرا معلوم نیست مسئول و تصمیم گیرنده بعدی چه کسی است و می خواهد چه سیاستی را دنبال کند.

طبیعی است، با تعویض هر رئیس جمهور، چون قرار است سیاست های کلی کشور مورد بازنگری و تغییر قرار گیرد، وزرای سیاسی مانند وزیر کشور، وزیر امور خارجه، وزیر اطلاعات و وزیر دفاع، تغییر کنند. ولی تغییر مدیریت ها در وزارت خانه های غیر سیاسی مانند وزارت نیرو، وزارت آموزش و پرورش، وزارت بهداشت یا وزارت میراث فرهنگی که ارکانشان بر علم و تجربه استوار است، آسیب های فراوانی به منافع طولانی مدت کشور وارد می کند.

معمولاً طبق یک سُنت نانوشته، رئیس دولت جدید تقریباً تمام وزرای قبلی را تعویض می کند. در نتیجه مقدار زیادی هم وقت ِ تلف شده در زمان تعویض وزرا اتفاق می افتد. با تعویض هر وزیر، معمولاً یک ماه طول می کشد تا مراسم معارفه و تحویل و تحول انجام شود. سپس وزیر جدید، به پیروی از سیاست های دولت و انگیزه های فردی و سیاسی، معمولاً اکثر مدیران را تا رده ۲ و ۳ ، یا تغییر می دهد و یا جا بجا می کند. با یک حساب سرانگشتی متوجه می شویم که در زمان جا به جایی هر وزیر، حداقل ۸ ماه عمل کرد وزارت خانه در حد کارهای اضطراری و جاری می ماند و امور برنامه ریزی و پروژه های استراتژیک یا متوقف و یا بسیار کند می شود.

نکته جالب اینکه، در سال های گذشته تغییر وزرا به مراتب بیشتر از تعویض دولت ها بوده. در ۴۲ سال گذشته در مجموع ۷ رئیس جمهور بر مسند ریاست نشسته اند. ولی وزارت امور اقتصادی و دارایی ۲۲ وزیر به خود دیده، وزارت فرهنگ و آموزش عالی که در سال ۱۳۷۶ نام آن به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تبدیل شد، ۱۹ وزیر جدید داشته، وزارت امور اقتصادی و دارایی ۱۸ وزیر تعویض نموده، در وزارت آموزش و پرورش ۱۵ وزیر تغییر کرده، البته وزارت کشور با تغییر ۲۳ وزیر رکورد همه وزارت خانه ها را شکسته است.

وزارت نیرو که یک ارگان تخصصی است و مهم ترین وظیفه اش مدیریت آب و برق کشور است، ظرف ۴۲ سال گذشته، آمدن و رفتن ۱۴ وزیر را تجربه کرده. یعنی به صورت متوسط، دو وزیر برای هر رئیس جمهور. اگر مبنای ۸ ماه کند شدن روند طرح های استراتژیک در زمان تعویض وزرا را قبول کنیم، فقط در وزارت نیرو، به عدد شگفت انگیز۱۰ سال وقت تلف شده می رسیم. حالا خودتان زمان بلاتکلیفی در زمان انتخابات مجلس و مشکلات تامین بودجه و تحریم ها را نیز به این عدد اضافه کنید.

به عنوان مثال در بخش آب وزرات خانه غیر سیاسی نیرو، لیست بلند بالایی از پروژه هایی که در اثر تغییر مدیریت ها، سالیان طولانی به درازا کشیده، در جلو چشم ما رژه می رود. طرح احیا و تعادل بخش آب های زیرزمینی، طرح اصلاح مدیریت مصرف آب، طرح مسدود کردن چاه های غیر مجاز، طرح انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی، طرح شیرین سازی آب دریا و ده ها طرح و پروژه دیگر که ذکر نام آنها مثنوی ۷۰ من کاغذ می شود.

یکی از مهمترین پروژه های که به دلیل طولانی شدن زمان ساخت دچار مشکلات اساسی شد، احداث سد گتوند است. اگر به تاریخچه این سد نگاه کنیم، می بینیم مطالعات آن از سال ۱۳۶۸ شروع شد و تا سال ۱۳۷۶ به‌طول ‌انجامید. مرحله ساخت آن نیز از سال ۷۶ آغاز شد و تا سال ۱۳۹۲ طول کشید که بر روی هم می شود ۲۴ سال، در صورتی که طبق برنامه قرار بود این سد حداکثر ظرف ۵ سال آماده بهره برداری شود. گسترده شدن زمان اجرای پروژه سدگتوند در طول ریاست ۵ رئیس جمهوری و ۷ وزیر نیرو موجب شد، این طرح بارها دست به دست شود و در نهایت با هزینه ای سرسام آور و مشکلات فنی عظیم، به بهره برداری برسد. مشکلاتی که ظاهراً حل کردن آنها، خود یک پروژه بزرگ دیگر است که هنوز بعد از گذشت ۸ سال، اقدامات لازمی برای آن انجام نشده.

یکی دیگر از طرح های ناموفق که ۱۶ سال از آغاز آن می گذرد و هنوز سرنوشت نامشخصی دارد، طرح انتقال آب خزر به کویر مرکزی ایران است. سابقه این طرح به ۲۵ سال قبل باز می گردد. در تیرماه سال ۱۳۸۴، مطالعات مرتبط با این طرح به تصویب رسید. ۵ سال طول کشید تا مصوبه هیئت دولت به وزارت نیرو ابلاغ شود. سپس دو سال طول کشید تا عملیات اجرایی آغاز گردد. چندی بعد از شروع طرح، ریاست جمهور و وزیر نیرو تغییر کردند، در نتیجه طرح هم متوقف شد. با استقرار نسبی دولت جدید در دو سال بعد، فرمان آغاز مجدد پروژه صادر گردید، ولی ۵ سال طول کشید تا عملیات اجرایی در سال ۱۳۹۸ آغاز شود. حالا پس از گذشت دوسال مدیرعامل شرکت آب و نیرو می گوید: ”به نظر می‌رسد، تا افق سال۱۴۲۰، نمی‌توان برنامه دقیقی برای بهره بردری از این پروژه در نظر گرفت. “

آیا اجباری به تغییر مدیریت بخش های علمی، تخصصی کشور وجود دارد؟ آیا هر ۳ سال یکبار تمام ارکان وزراتخانه ای مانند وزارت نیرو باید تغییر کند؟ ظاهراً مشکل کشور این است که مسئولان همه چیز را سیاسی می بینند، حتی آب و برق را.

 

شهریار بدیعی