آیا کشور ما محل مناسبی برای گسترش صنایع پتروشیمی است؟ در ابتدا پاسخ این سوال به نظر مثبت می رسد، چون ایران با داشتن ۸۳۷ میلیارد بشکه ذخایر هیدروکربور مایع مانند نفت خام و میعانات گازی و حدود ۳۴ تریلیون متر مکعب ذخایر گازی، از جایگاه مهمی در جهان برخوردار است. از طرفی گسترش صنایع پتروشیمی، علاوه بر جلوگیری از خام فروشی منابع طبیعی، ارزش افزوده چشمگیری نیز به همراه دارد. به خصوص که در تولید محصولات پتروشیمی رقابت کم و مشتری آن در جهان فراوان است. پاسخ این سوال از جائی دچار تزلزل می شود که پای محیط زیست به میان می آید.
طبق قوانین توسعه پایدار، مهم ترین عامل تعیین کننده میزان گسترش و جانمائی صنایع، توان زیست محیطی هر منطقه است. صنایع پتروشیمی به جز نفت و گاز، به یک عنصر اساسی دیگر نیاز دارد که آن آب است. در فـرآیند شکسته شدن پیوند های شیمیایی نفت و گاز، مقادیر زیادی انرژی حرارتی تولید می شود که باید به گونه ای خنک شود. روشهای متنوعی برای اینکار در دنیا وجود دارد، ولی چون آب در ایران ارزش مالی ندارد، معمولاً در پروژه های پتروشیمی، از روش خنک کردن با آب استفاده می شود. درنتیجه تأمین آب باید جزء شرایط اصلی و اولیه احداث یک پروژه پتروشیمی به حساب آید. آب مورد نیاز پتروشیمی های ایران یا از دریا تامین می شود، مانند پتروشیمی مبین در عسلویه، یا از رودخانه، مانندپتروشیمی کارون، یا از سد، مانند پتروشیمی اصفهان و یا از چاه های عمیق، مانند پتروشیمی اراک.
با توجه به وضعیت کمبود آب در کشور، همچنین وجود نفت و گاز در مناطق حاشیه خلیج فارس و دریای عمان و دسترسی داشتن این مناطق به آب های آزاد و بازار مصرف که موجب کاهش هزینه صادراتی محصولات پتروشیمی می شود، ظاهراً بهترین و مقرون به صرفه ترین محل برای احداث واحدها پتروشیمی، در کنار خلیج فارس و دریای عمان است. اصولاً از نظر کارشناسی، راه اندازی صنایع پتروشمی در مناطقی مانند خراسان، کرمانشاه، فارس، گلستان، کهگیلویه و بویراحمد، استان مرکزی و اراک که با مشکل آب دست به گریبان هستند، منطقی نیست. چندانکه در سالهای اخیر، با کم شدن میزان بارندگی و مصرف خارج از استاندارد آب کشاورزی و آب شرب، پتروشیمی های این مناطق در آستانه تعطیلی قرار گرفتند و تعدادی نیز مجبور به کاهش تولید خود شدند.
۱۲ سال پیش ، طرح احداث یک مجتمع پتروشیمی به نام اُلفین چهاردهم برای بندر عسلویه، در نظر گرفته شد. با اصرار نمایندگان مجلس و مسئولان استان فارس و تهدید به استیضاح چند وزیر، این طرح به فیروزآباد فارس منتقل شد که تغییر محل از همان ابتدا با انتقادات کارشناسی متعددی مواجه گردید. اکنون بیش از ۱۰ سال از شروع عملیات اجرایی این پروژه می گذرد و پیشرفت فیزیکی آن کمتر از ۱۳ درصد بوده. علت کندی کار، کمبود منابع آب است که باید برای خنک سازی این مجتمع مورد استفاده قرار گیرد. یکی از مدیران پروژه می گوید: در مطالعات اولیه، اشتباهاتی در محاسبه مقدار آب مورد نیاز صورت گرفت، در صورتی که پروژه به آب خیلی بیشتری احتیاج دارد که منطقه توانایی تامین این میزان آب را ندارد. تازگی ها بعد از تلف شدن مقدار زیادی وقت و هزینه، زمزمه بازگرداندن این پروژه به عسلویه به گوش می رسد. هرچند مسئولان فارس همچنان با این جا به جائی مخالفت می کنند.
تأسیس فاز دوم پروژه پتروشیمی خراسان نیز در سال ۱۳۹۴ تصویب شد و قرار بود ۶۶۰ هزار تن اوره و چهار هزار تن ملامین در سال تولید کند. اکنون پس از گذشت ۴ سال فاز دوم پتروشیمی خراسان هنوز آغاز نشده، چون منابع آبی کافی در اختیار ندارد. طرح افزایش ظرفیت پتروشیمی کرمانشاه نیز قرار بود تا سال ۱۳۹۷ به بهره برداری برسد، اما تنها ۳۰ درصد آن تکمیل و تاریخ جدید تکمیل پروژه به سال ۱۴۰۰ موکول شده است. دلیل این تاخیر نیز عدم وجود منابع آبی کافی اعلام گردیده. ۱۲ سال پیش زمینی به منظور راهاندازی پتروشیمی گلستان خریداری شد که تاکنون خبری از افتتاح آن در دست نیست. مقامات مسئول، کمبود آب را دلیل به تأخیر افتادن این پروژه عنوان کردند. هفت سال پس از کلنگ زدن رسمی پروژه پتروشیمی کوهدشت، این پروژه هنوز یک زمین خالی حصارکشی شده است. عدم تأمین منابع آب و مشکل دسترسی به مواد اولیه، دلیل تأخیر در این پروژه اعلام شده. پتروشیمی شازند اراک، برای دسترسی به آب مورد نیاز، چاههای عمیق حفر کرده که حفر و برداشت آب از این چاهها، کشاورزان منطقه و کارشناسان محیط زیست را به شدت نگران کرده است. این ها نمونه هائی از مشکل آب در صنایع پتروشیمی است. صنعتی که در برنامه های دولت، همیشه بخش بزرگی از بار مشکلات اقتصادی و رفع بیکاری کشور را باید بر دوش بکشد.
با این تعداد طرح های ناتمام و جانمائی های غلط که روی دست کشور مانده، این سوال می تواند مطرح شود که: آیا بدنه کارشناسی کشور تا این حد ضعیف است که نمی تواند مشکلات آتی یک طرح را ارزیابی. اگر به تاریخچه هر یک از طرح های نیمه کاره یا ناموفق مراجعه شود، در اکثر آنها هشدار کارشناسان و متخصصان دیده می شود. پس چه اتفاقی می افتد که طرح های غیر فنی و اصولی که مورد نقد و بررسی هم قرار گرفته اند، ناگهان تصویب و اجرائی می شوند. عضو کمیسیون عمران مجلس می گوید: بسیاری از این پروژه ها با فشار بعضی از نمایندگان مجلس به تصویب می رسند تا در حوزه های انتخابیه آنها اشتغال زایی شود. در نتیجه مطالعات فنی و کارشناسی تا حد زیادی در این پروژه ها نادیده گرفته می شود. حتی در مقطعی مجلس سازمان برنامه و بودجه را منحل کرد، چون در مقابل اینگونه طرح ها مقاومت می کرد.
ظاهراً بعضی از نمایندگان محترم مجلس و مدیران کشور، خود را نماینده کل مردم ایران و در خدمت اهداف ملی نمی بینند و فقط مشکلات شهر یا منطقه خود را عمده می کنند تا بتواند نظر کوتاه مدت اهالی را جلب نمایند و محبوبیت بدست آورند. شاید بتوان بخش مهمی از مشکل کنونی آب کشور را در همین نگاه منطقه ای و قومی قبیله ای جستجو کرد.
شهریار بدیعی
یک دیدگاه بنویسید