هر انسانی بخواهد کاری را که جزءاعمال روزمره زندگی نیست و به آن عادت ندارد را انجام دهد، باید از قابلیت خاصی در ذهنی بهره بگیرید که به آن “عملکرد اجرایی” (executive functions) می گویند. یادتان میآید اولین باری که شروع به رانندگی کردید شرایط چگونه بود؟ در آن زمان تمام تصمیمات شما بسیارآگاهانه و ارادی گرفته می شد؟ به همین دلیل وقتی از کلاس رانندگی به خانه برمیگشتید، احساس می کردید که مغزتان خسته شده، چون از عملکرد اجرائی مغزتان زیاد استفاده کرده بودید. “عملکرد اجرایی” ابزاری است که افکار ارادی، احساسات و حرکات ما را برای حصول به اهداف پیچیده ای از قبیل یادگیری رانندگی یا آموختن عمل جراحی قلب، مدیریت می نماید. رشد این توانایی از بدو تولد آغاز می شود و اوج آن در سنین ۲ تا ۵ سالگی است و در ۱۴سالگی به تکامل می رسد. این توانائی اگر به خوبی رشد کرده باشد، انسان آماده می شود که در تمام طول زندگی، قدرت فراگیری و مدیریت مسائل جدید و پیچیده را داشته باشد. در واقع عملکرد اجرایی مانند چتری است که بالای سر فرایندهای پیچیده ای مانند برنامهریزی، سامان دهی اهداف، کنترل و هماهنگی رفتار، خود نظم دهی، انعطافپذیری و خویشتنداری قرار می گیرد و در نهایت باعث می شود رفتار افراد عاقبت اندیشانه و موفقیت آمیز شود. اهمیت حضور عملکرد اجرایی ذهن وقتی به خوبی احساس می شود که ما نتوانیم کاری را به درستی انجام دهیم. آیا تا حالا برای شما پیش آمده در زمان خوردن چائی، اشتباهاً به جای شکر، نمک در آن بریزید؟ یا اینکه هنگام بازگشت از سرکار، اگر می خواستید در سر راه خرید کنید، یکسره به خانه رفته باشید؟ این گونه اتفاقات برای همه روی می دهد. مردم اغلب به آن عدم حضور ذهن میگویند، اما در واقع این اتفاقات، وقفه درعملکرد اجرایی ذهن است.
اگر در زمان کودکی، عملکرد اجرایی ذهن به خوبی پرورش یابد، انسان می تواند در طول زندگی، عواملی از قبیل مهارت اجتماعی، موفقیت تحصیلی، سلامت عقلی و فیزیکی، درآمدزایی، پسانداز و حتی روش های دور ماندن از مجازات را به خوبی حس و مدیریت کند. پس تعجبآور نیست اگر بخواهیم راههای بهبود رشد این پدیده را بیشتر بشناسیم. شاید به نظر برسد برنامههای آموزش ذهن و بازی های کامپیوتری یا تمرین بازی های فکری مانند شطرنج، می تواند عملکرد اجرایی ذهن را بهبود بخشد. این نظریه غلط است، چون تمرین های ذهنی که خارج از شرایط دنیای واقعی است، عملکرد اجرایی ذهن را به معنای گسترده، بهبود نمیبخشد. اگر شما شطرنج باز ماهری باشید، این به شما کمکی نمیکند نمک در چائی نریزید.
اگر بخواهید عملکرد اجرایی ذهنتان را بهبود بخشید در وهله اول باید بدانید که ذهن شما چطور تحت تاثیر شرایط قرار می گیرد. در آزمایشی که عملکرد اجرایی ذهن را بررسی می نمود، تعدادی کارت بین عده ای توزیع شد. افراد بایستی کارت ها را از روی شکل ظاهری منظم می کردند. آنها باید آنقدر این کار را تکرار می کردند که برایشان به صورت عادت در می آمد. بعد از این مرحله از آنها خواسته شد این بار کارتها را از روی رنگشان مرتب کنند. اغلب افراد مورد آزمایش در ابتدا، کارتها را به همان روش قبلی که عادت کرده بودند، یعنی شکل ظاهری کارت ها، مرتب کردند. در واقع با عوض شدن صورت مسئله، بیشتر تحت تاثیر عادت عمل کردند تا شعور و برایشان مقدور نبود از عملکرد اجرایی ذهنشان کمک بگیرند. این آزمایش نشان داد که عادات تا چه حد می توانند در زندگی ما نقش مخرب بازی کنند و عملکرد اجرایی ذهن که راه گریز از عادت ها است، تا چه میزان اهمیت دارد، زیرا در دنیای واقعی، افراد باید کارهایی بسیار مهمتر و پیچیده تر از انتخاب بین رنگ ها فورم ها را انجام دهند.
در شکل گیری عملکرد اجرایی عوامل زیادی دخیل هستند. اگر میخواهید عملکرد اجراییتان بهبود پیدا کند، دنبال راه حلهای سریع نباشید. همیشه با دقت به شرایط اطراف خود فکر کنید و سعی کنید تشخیص دهید، در شرایط پیچیده چگونه از استراتژیهای خاص و جدید استفاده کنید. حالا اصلی ترین عواملی که می تواند عملکرد اجرایی مغز شما را تقویت کند، بررسی می کنیم.
– حافظه فعال موتور جستجوی ذهن است و می تواند به ما در مدیریت اطلاعات کمک کند. این کارکرد به ما یاری می کند تا اطلاعات هر تجربه ای را به قسمت های مختلف مغز محول کرده، در آینده از همان اطلاعات و تجربیات در سایر فعالیت ها استفاده کنیم و دچار تکرار اشتباهات نشویم.
– انعطافپذیری امکان سازگاری و بازنگری ذهن در هنگام برخورد با موانع و اطلاعات ناکار آمد است. ذهن انعطافپذیر آمادگی فکر کردن در مورد مفاهیم چندگانه را به شکل همزمان دارد و می تواند در آن واحد، بین دو یا چند موضوع متنوع، جستجو و نتیجه گیری کرده، بهترین راه حل را انتخاب نماید.
– استدلال به آن دسته از عوامل احتمالی گفته می شود، که میتواند بر نتیجه یک مسئله تأثیر گذار باشد. در واقع استدلال شیوه استفاده کردن از مفاهیم تجربیات ثابت شده گذشته، در مسائل جدید است. در استدلال، ذهن بین چند قضیه، ارتباط برقرار میکند و از پیوند آنها، نتیجه گیری کرده، مطلبی مبهم و نادقیق را به یک یقین نسبی تبدیل می کند.
– برنامهریزی توانایی تصمیمگیری در مورد تعیین اولویت ها و امکان تدوین نقشه راه، برای رسیدن به اهداف جدید است. برنامهریزی میتواند، نقش مهمی در کمک به جلوگیری از اشتباهات و تشخیص فرصتهای پنهان، داشته باشد. برنامهریزی پلی است بین آنجایی که هستیم و جائی که میخواهیم برویم.
– توجه، از عوامل مؤثر در یادگیری است. آنچه در حافظه فعال وارد میشود، جهت ورود به حافظه بلند مدت، نیاز به توجه دارد. نقص در توجه، امکان پردازش، ذخیره سازی و فراخوانی اطلاعات را از شخص می گیرد.
یک دیدگاه بنویسید