الکساندر گراهام بل (Alexander Graham Bell) مبتکر، دانشمند و مخترع انگلیسی، در میانه قرن ۱۹ میلادی در اسکاتلند بدنیا آمد. مادر گراهام بل تقریباً ناشنوا بود و برای شنیدن صدای دیگران از ابزارهای کمک شنوایی استفاده می کرد. به همین خاطر الکساندر جوان مجبور بود برای برقراری ارتباط کلامی، سرش را نزدیک پیشانی مادر ببرد، تا او از طریق لرزش حنجره، متوجه منظور گراهام شود. پدر و پدر بزرگ گراهام، هر دو گفتار درمان و معلم آموزش ناشنوایان بودند. به همین دلیل گراهام از خردسالی به مسائل مربوط به صوت و آموزش ناشنوایان علاقه مند شد. او در جوانی ابتدا به کانادا و سپس برای تدریس به ناشنوایان به آمریکا مهاجرت کرد و در آنجا با یکی از شاگردان ناشنوای خود، به نام میبل هوبارد ازدواج کرد. گراهام بل در سال ۱۸۷۶ اختراع تلفن را به نام خود ثبت کرد و با کمک پدر زنش که فرد ثروتمندی بود شرکت تلفن بل را پایه گذاری کرد. این شرکت هم اکنون با نام AT&T بزرگترین غول مخابرات جهان است. گراهام بل علیرغم آنکه به خاطر اختراع تلفن به شهرت و ثروتی باور نکردنی رسید، کار سابقش به عنوان معلم ناشنوایان را رها نکرد.
اما نبوغ او تنها به اختراعات انقلابی تلفن محدود نمی شود. او در زمینه انواع سوخت نیز نظریاتی داشته که اکنون بعد از حدود ۱۰۰ سال نظریات او ثابت شده. یکی از این موارد، پیش بینی گراهام بل در رابطه با مصرف بیرویه سوخت فسیلی توسط بشر بود. راهی که او در صد سال پیش ارائه کرد، استفاده از سوختهای زیستی و پنلهای خورشیدی بود. وی در مقالهای که سال ۱۹۱۷ برای مجله نشنال جئوگرافیک نوشت، در رابطه با استفاده بیش از حد بشر از سوختهای فسیلی، پیشبینی بسیار دقیق و ترسناکی انجام داد و اعلام کرد که زمین به زودی به یک «گرمخانه» تبدیل خواهد شد. یک قرن پیش تعداد انگشتشماری از دانشمندان، نظرات خود در مورد تاثیرات آلودگی هوا بر محیط زیست کره زمین را بیان کرده بودند. عده ای از دانشمندان معتقد بودند ذرات آلوده معلق، مانع عبور اشعههای خورشیدی میشوند و آلودگی هوا باعث نرسیدن گرمای خورشید به زمین و در نتیجه سردتر شدن آب و هوای کره زمین خواهد شد. به همین دلیل یک عصر یخبندان جدید را پیش بینی کرده بودند. اما گراهام بل نظری متفاوت داشت. او نظریه خود را اینگونه تشریح کرد: هر چند با افزایش ذرات معلق در هوا بخشی از گرمای خورشید از دست میرود، اما دمای زمین افزایش پیدا خواهد کرد، زیرا بخشی از گرمای زمین که به سوی فضا بازتاب می شود، در زیر لایه آلودگی هوا به دام خواهد افتاد و پدیده ای به نام اثر گلخانهای ایجاد خواهد کرد. وی معتقد بود با گذشت زمان، کم کم اثر گلخانه ای به ” گرمخانه” تبدیل خواهد شد.
عبارت ” اثر گلخانهای” اولین بار توسط یکی از فیزیکدانان انگلستانی با نام جان هنری پوئینتینگ (Poynting JohnHenry) بکار برده شد. وی در سال ۱۹۰۹برای توصیف پوشانندگی اتمسفر، عبارت «اثر گلخانهای اتمسفر» را به کار برد، اما با رد شدن نظریه علمی او، این عبارت منسوخ شد. تا اینکه هشت سال بعد توسط گراهام بل، این اصطلاح استفاده شد و در فرهنگ زیست محیطی جهان باقی ماند.
در اواخر سال ۱۹۱۷، مقاله گراهام بل در مجله نشنال جئوگرافیک چاپ شد. در این مقاله او پیشبینی کرد: بشر به مصرف سوختهای فسیلی تا زمانی ادامه خواهد داد تا منابع آن پایان یابد. وی پیشنهاد کرد، بهترین جایگزین برای سوختهای فسیلی، مانند نفت و زغال سنگ، که روزی ذخیره آن به اتمام خواهد رسید، استفاده از انرژی امواج جزر و مد دریا و انرژی خورشیدی خواهد بود که تمیز هستند و هیج وقت تمام نمی شوند. پیش بینی گراهام بل تنها به نتایج مصرف بیرویه سوختهای فسیلی ختم نمی شد، او از تلاش دانشمندان در آینده، برای قرار دادن دستگاههای خورشیدی روی سقف برخی از خانهها نیز سخن گفت. وی معتقد بود: سقف بسیاری از خانهها در نقاط پر آفتاب در معرض نور مستقیم خورشید هستند و هیچ دلیلی وجود ندارد که ما نخواهیم با نصب دستگاههای خورشیدی، انرژی آن را ذخیره و از آن استفاده کنیم. به نظر او: گرمای خورشیدی مثل گرمایی که از یک دودکش بیرون میآید، محصولی زائد و اضافی محسوب میشود. چنین چیزی در اختیار ما است و ما باید از آن استفاده کنیم. در مورد زیست سوخت ها گراهام بل می گفت: با گذشت زمان، احتمالاً روزی خواهد رسید که نیاز جهان به الکل بیش از هر زمان دیگری خواهد شد. بهتر است مهندسان برای افزایش بهرهوری و سودمندی، شرایطی را فراهم کنند که ماشینهای صنعتی از الکل، به عنوان منبع سوخت استفاده کنند.
گراهام بل معتقد بود: ما باید تمام افکارمان را روی کاری که در حال انجامش هستیم متمرکز کنیم، مانند اشعه آفتاب که بدون متمرکز شدن، نمیتواند چیزی را بسوزاند. او می گفت: ایدههای موفق، به آهستگی رشد می کنند. ما نمیتوانیم با فشار، ایده ای بسازیم. مهم نیست قبلاً چه مقدار مطالعه بر روی یک ایده انجام گرفته، در هر صورت ایدهها در یک روز به کمال نمیرسند. شاید اگر امروز گراهام بل زنده بود، از پیشبینی های دقیقخود شگفتزده میشد.
یک دیدگاه بنویسید