آقای دکتر مسعود تابش، استاد دانشکده مهندسی عمران دانشگاه تهران و رئیس انجمن آب و فاضلاب ایران هستند. ایشان مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۳۶۷ در رشته مهندسی عمران از دانشگاه صنعتی اصفهان دریافت کردند. سپس برای مقطع کارشناسی ارشد وارد دانشگاه تهران شدند و در سال ۱۳۷۰ موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد شدند. در مقطع بعد ایشان مدرک دکتری خود را در سال ۱۳۷۷ در رشته مهندسی عمران آب از دانشگاه لیورپول انگلستان دریافت کردند. آقای دکتر تابش چندین کتاب تالیف کرده اند که عنوان یکی از آنها “مدل سازی پیشرفته شبکه های توزیع آب” است. ایشان در حال حاضر رئیس هیئت مدیره انجمن آب و فاضلاب ایران هستند.
به دلیل سابقه طولانی آقای دکتر تابش، در امر تدریس دانشگاهی، این ماه پای صحبت ایشان مینشینیم تا برای ما در باره نحوه تحقیق و انتخاب پایان نامه در مبحث آب در دانشگاه های کشور صحبت کنند. لطفاً توجه فرمائید.
دانشگاه ها در حل مشکلات آب کشور چه نقشی را بازی می کنند؟
دانشگاه ها در پرداختن به مسائل مرتبط با آب تلاش بسیار زیادی انجام داده اند. رشته ها و گرایش های متعددی که هریک مرتبط با یکی از زیرشاخه های حوزه آب است در دانشگاهها مختلف کشور تاسیس شده و سالیان متمادی است که در مقاطع تحصیلی مختلف به خصوص مقطع تحصیلات تکمیلی، دانشجویان زیادی در این حوزه مشغول به تحصیل و تحقیق هستند و پایان نامه های بسیار ارزشمندی را ارائه نموده اند و هزاران مقاله ارزشمند حاصل این تحقیقات است که در معتبرترین نشریات علمی بین المللی به چاپ رسیده است. همچنین از بین فارغ التحصیلان شاخص رشته آب، در دانشگاههای خارج و داخل، تعداد زیادی نیز به عضویت هیئت علمی دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی درآمده و درکنار اساتید پیش کسوت جمع بسیار صمیمی را در حوزه تدریس و تحقیق در رشته آب تشکیل داده اند. در واقع دانشگاهیان وظیفه خود را برای رشد و گسترش رشته آب و پرداختن به مسائل و مشکلات کشور در حد توان انجام داده اند. اما به دلایل متعددی متاسفانه دستگاههای اجرایی کشور نتوانسته اند از این توان عظیم برای حل مشکلات آب کشور به خوبی استفاده کنند. برای آموزش و تحقیق دانشجویان باید برنامه ریزی مشخصی وجود داشته باشد و برای رساله هر کدام از دانشجوها باید اهداف مشخصی تعیین شود تا این رساله ها بتوانند نقش سازنده ای در رفع مشکلات کشور بازی کنند. در حالی که دانشگاههای ما، به اندازه کافی امکانات و استاد کار آزموده برای این حجم از پذیرش دانشجو را ندارند. در دانشگاه های خارج از کشور، یک استاد معمولا زمانی دانشجوی ارشد یا دکتری میپذیرد که موضوع های خاصی که بتواند مشکل مشخصی را حل کند، در دست داشته باشد. موضوع رساله دکتری معمولاً وقتی تصویب می شود که عنوان تحقیق از طرف یک سازمان اجرایی یا صنعتی به دانشگاه عرضه شود و مورد قبول آن مرجع قرار گیرد و قرارداد تحقیقاتی آن بسته و بودجه آن تامین شود. در حالی که در دانشگاه های ایران در اکثر مواقع دانشجو باید خودش به دنبال موضوع بگردد و استاد و دانشجو با هم برای جلب همکاری، پشت در بسیاری از دستگاه های اجرایی متوقف می شوند. دستگاههای اجرایی نیز ساز و کار مناسبی ندارند که موضوع های مشخصی را برای دانشگاه ها تعریف کنند و در زمان معقولی آن را تصویب نموده، بودجه مشخصی را برای آن در نظر بگیرند و کنترل مناسبی را اعمال کنند تا کار همانطوری که میخواهند پیش برود. این دستگاه ها معمولاً، ساختار مناسبی ندارند تا از خروجی های تحقیقات به شکل مفید و تجاری استفاده کنند. از طرفی ارتباط دانشگاه با صنعت کشور به خوبی شکل نگرفته، تا آنها پا پیش بگذارند. همین مقدار ناچیز از بودجه های تحقیقاتی که در حال حاضر به دانشگاه ها اختصاص پیدا میکند نیز وابسته به پول نفت است. که با کم و زیاد شدن درآمد نفت همین بودجه اندک تحقیقاتی نیز به نوعی دچار چالش می شود. این خلا باعث ایجاد یاس و نا امیدی در دانشگاه ها شده است. در نهایت چون دانشجو در یک بازه زمانی محدود باید کار خود را تمام کند و رساله خود را تحویل دهد، مجبور است یا صرفاً به بحث های نظری بپردازد یا اگر هم وارد بحث های عملی بشود، بخاطر فهم نادرستی که دستگاه های اجرایی از انتشار اطلاعات دارند، داده های واقعی کاربردی به دست دانشجو نمی رسد و او مجبور می شود با داده های فرضی و یا منتشر شده در مقالات دیگران تحقیق خود را پیش ببرد. خیلی اوقات می بینیم متولی داده ها، مدیرعامل یا کارشناسان آن دستگاه نیستند، بلکه حراست است که تصور می کند با زدن مهر محرمانه، می تواند از اطلاعات و آمار حراست کند. در صورتی که اکنون دوران انفجار اطلاعات است و در تمام دنیا، همه مراجع علمی، اطلاعات خود را به صورت آنلاین منتشر می کنند و همه را ترغیب می نمایند تا از اطلاعات آنها استفاده کنند و با کمک این داده ها مدل ها و راه کار ها و راه حل های جدیدی را ارائه دهند. اینگونه است که فضای تحقیقات کشور تبدیل به یک مسیر ناهموار و سنگلاخ شده و محققین ما مجبورند در چنین شرایطی به هر شکلی که شده، خروجی علمی ارائه دهند و یافته های خود را منتشر کنند و اینکه این خروجی تا چه حد می تواند قابل استفاده و مفید باشد خیلی مطرح نخواهد بود. یکی دیگر از مشکلات این است که به دلیل وجود ساز و کار مناسب برای تحقیقات در خارج از کشور، ما شاهد عدم بهره وری کامل از نیروها هستیم و همه ساله تعداد زیادی از نیروهای نخبه دانشگاه، بعد از اینکه هزینه هنگفتی برای آنها صرف می شود، از کشور خارج و در بهترین دانشگاه های اروپا و آمریکا، به بالاترین مدارج علمی می رسند. همیشه این سوال وجود دارد که چرا دانشجویان جامعه ما در داخل کشور موفق نیستند، اما وقتی در یک ساختار علمی مناسب قرار می گیرند، خیلی سریع شکوفا می شوند. دلیلش همین خلا های سیستمی و نبود ساز و کار و مدیریت صحیح است. در حالی که کشورهای پیشرفته افراد را در پوزیشن مناسب قرار می دهند و توانمندی و استعداد آنها را شکوفا می کنند و در نهایت نیز صدها و هزاران برابر هزینه ای که انجام داده اند را به دست می آورند. متاسفانه نظام تحقیقاتی و نظام صنعت ما هنوز نتوانسته این مشکلات را خوب درک کند و برای آن راهکار طراحی کند.
چرا دانشگاه ها از بخش خصوصی کشور کمک نمی گیرند؟
بسیاری از شرکت های بزرگ و کوچک جهان برای بخش تحقیق و توسعه، هزینه های زیادی را انجام می دهند وتعداد زیادی از پروژه های آنها توسط دانشگاه ها پیگیری می شود. متاسفانه بودجه تحقیقات بخش خصوصی ایران در حدی نیست که بتواند سرمایه گذاری مشخصی بر روی دانشگاه ها داشته باشد. یکی از مهمترین مشکلات این است که در کشور ما، بخش خصوصی به معنای واقعی شکل نگرفته است. ساختار اقتصاد ما یک ساختار تک محصولی است که وابسته به نفت است و اختیار تمام درآمدهای نفتی در دست دولت است. اکثر جاهایی هم که اسمشان را بخش خصوصی گذاشته ایم، بیشتر درآمدشان حاصل سرریز درآمدهای نفتی است که در برابر یک سری خدمات، از طرف دولت به آنها داده می شود. هر بخش خصوصی هم که با دولت کار می کند، میلیاردها تومان طلب دارد و نمی تواند مخارج روزمره خود را تامین کند، چه برسد به اینکه بودجه ای برای تحقیقات هزینه کند. دانشگاه ها هم اگر با بخش صنعت ارتباط تنگاتنگی نداشته باشند و نتوانند از اطلاعات و امکانات و کارشناسان و تجربه و بودجه بخش خصوصی استفاده کنند، ممکن است تحقیقاتشان به صورت ذهنی و مجرد انجام شود و لزوماً برای حل مسائل فعلی کشور کاربرد نداشته باشد. زمانی که ما سراغ صنعت می رویم، می گویند دانشگاه نمی تواند مشکل ما را حل کند چون مشکلات عملی ما را نمی داند. در صورتی که مشکل دوطرفه است. اگر صنعت، ساز و کار داخلی خود را تجهیز کند و بتواند به موقع به محققین خوراک برساند، مطمئنا شرایط خیلی متفاوت می شود و دانشگاه ها می توانند بسیاری از مشکلات دستگاههای اجرایی و بخش خصوصی را با هزینه ای اندک حل کنند. البته در بخش خصوصی کم و بیش، شرکت هایی وجود دارد که به دلیل انگیزه های شخصی مدیران، ارتباط شان با دانشگاه ها و بخش های تحقیقاتی حفظ شده است. اکثر دانشجویان و دانشگاه های ما هم دغدغه حل مسائل کشور را دارند و در این راه قدم هائی را بر می دارند، ولی متاسفانه این روش در کل کشور نهادینه نشده است.
چرا به اندازه کافی برای کمک به تحقیقات دانشگاهی انگیزه وجود ندارد؟
کار تحقیقاتی به این شکل نیست که بلافاصله بتوان به جواب رسید، این کار حوصله می خواهد. باید چند سال هزینه کرد و به پای آن ایستاد، تا کم کم نتایج به دست آید. یکی از مسائلی که مخصوصاً در بخش دولتی باعث توقف یاری رساندن به امر تحقیقات می شود، دیدگاه های مدیران است. مدیران ما با اینکه انگیزه خدمت دارند، ولی بیشتر دنبال خدمت های زود بازده هستند که در طول دوران مدیریت خود بتوانند خروجی کار را عرضه کنند و روی آن مانور بدهند. همانطور که گفتم مسائل تحقیقاتی دراز مدت است و برخی از مدیران متوجه این قضیه نیستند و برخی هم چون بازه کار تحقیق طولانی است، خیلی انگیزه ندارند بودجه موسسه خود را صرف اقداماتی کنند که احتمالاً خروجی آن نصیب نفر بعدی شود. این مورد با فرهنگ سازی طولانی مدت باید حل شود. مدیرانی باید انتخاب شوند که کارها را برای منفعت کشور انجام دهند و در قید این نباشند که کار به اسم چه کسی تمام می شود.
چگونه می توان به بخش تحقیقات دانشگاه ها یاری رساند؟
علاوه بر ارتباط پویای دانشگاه و صنعت و تامین مالی و نظارت صحیح بر تحقیقات، یکی از روش های مناسب برای کمک به بخش تحقیقات دانشگاهها برگزاری همایش ها، میزگردها، کارگاهها و نمایشگاههای تخصصی با حضور دانشگاه و صنعت و استفاده از توان انجمنهای علمی است. در حوزه آب حدود ۱۵ انجمن علمی وابسته به وزارت علوم فعالیت می کنند و آنها اخیرا نیز برای هم افزایی بیشتر، اتحادیه انجمنهای علمی آب را تشکیل داده اند. یکی از اینها انجمن آب و فاضلاب ایران است که در چند سال اخیر همایشهای مستمری را با عنوان “کنگره علوم و مهندسی آب و فاضلاب و همایش ملی مدیریت مصرف و کاهش هدر رفت آب” را برگزار کرده است. در این برنامه ها سعی شد از طریق انجمن، اضلاع دانشگاه و صنعت و شرکت های آب و فاضلاب به هم مرتبط شوند. در تعدادی از میزگردهای تخصصی این همایش، مهمترین مشکلات کشور در حوزه آب و فاضلاب توسط خبرگان دانشگاه و صنعت به بحث گذاشته شد و سوالات و ابهاماتی که در ذهن دوستان شرکت کننده بود بخصوص کسانی که در حوزه صنعت فعالیت می کنند، تحت پوشش قرار گرفت. برگزاری چنین همایش هائی باعث مطلع شدن مسئولان آب و فاضلاب کشور و صاحبان صنایع مرتبط، از نیازهای دانشگاه و دانشجویان در زمینه تحقیقات و انتخاب موضوع برای تحقیقات می شود. هم چنین آنها هم متوجه می شوند که دانشگاه در چه زمینه هائی می تواند در مورد مشکلات آنها همکاری کند و برای آنها راه حل پیدا نماید. یکی دیگر از روش هائی که انجمنهای علمی می توانند به تحقیقات دانشگاه ها کمک کند چاپ مجلات و نشریه های علمی است. مثلاً انجمن آب و فاضلاب نشریه ای دارد با عنوان “علوم و مهندسی آب و فاضلاب” که در این نشریه از محققان دعوت می شود تا تحقیقاتی که در زمینه های مرتبط با آب و فاضلاب انجام داده اند و دستاوردهای شان را در آن چاپ کنند. مهندسین مشاور اگر تجربه ای دارند برای چاپ در اختیار مجله قرار می دهند. شرکت های آب و فاضلاب، مشاورین و پیمانکاران اگر در قالب پروژه ها به خلا هائی برخورد میکنند، نظراتشان را در این نشریه چاپ می نمایند. در حقیقت این نشریه تلاش میکند بستری فراهم کند تا اهل فن با مطالعه آن بتوانند شرایط موجود را ارزیابی نمایند و بدانند در چه زمینه هائی مشکلات و کمبود وجود دارد و آن مشکلات در چه حدی است و چه روش ها و راهکارهایی برای پر کردن خلاها وجود دارد. عموم انجمنهای علمی مسابقاتی با عنوان پایان نامه برتر نیز برگزار می کنند تا تحقیقات دانشجویان را ارزیابی کنند. این روش به برنامه ریزها نشان می دهد حالا که در کشور بحران آب وجود دارد، چند دانشگاه این دغدغه را دارند و در این زمینه تحقیقات انجام می دهند. در نتیجه می توانند پایان نامه ها را به سمت نیازهای کشور سوق دهند. یا در حوزه صنعت وقتی به نتیجه مقالات نگاه میکنیم، می بینیم که در بعضی از موضوع ها دستاوردهای خوبی داریم، ولی کمبودهایی هم وجود دارد. مثلاً متوجه می شویم مدیران صنعت خیلی برای کارهای تحقیقاتی ارزش قائل نمی شوند و ارتباط مناسبی با بخش های تحقیقاتی و دانشگاهی ندارند. بر این اساس متوجه می شویم که کمبودها و خلاها کجاست و کجا توانمندی و پتانسیل وجود دارد و ارتباط بین دانشگاه و صنعت به چه شکل باید باشد.
چرا برای کنترل بحران آب از پتانسیل های دانشگاهی استفاده نمی شود؟
هنوز شرایطی که مسئولان بخواهند مشکلات را به صورت علمی و با کمک تحقیقات دانشگاهی حل کنند در کشور شکل نگرفته است. برای مثال اگر مصاحبه مسئولان آب را در سالهای گذشته نگاه کنیم، میبینیم همه ساله قبل از تابستان اعلام می کنند امسال ۱۰ یا ۱۵ درصد کمبود آب خواهیم داشت. یک سری برنامه ریزی هم میکنند. مثلاً می گویند تعدادی چاه می زنیم یا در برنامه داریم آب را از جائی به جائی منتقل کنیم. این نوع برنامه ها نشان دهنده نگاهی است که معتقد است، حتماً باید بودجه ای خرج شود تا آب تولید کنند و به دست مردم برسانند. از نظر فرهنگ سازی نیز تنها کاری که می کنند این است، از مردم خواهش می کنند مثلاً ۲۰ درصد کمتر آب مصرف کنند تا تابستان بدون قطع آب پشت سر گذاشته شود. سپس به محض اینکه تابستان تمام می شود و اولین بارندگی اتفاق می افتد، این مسائل فراموش می شود. در صورتی که بهتر است در چنین شرایطی و با استفاده از انگیزه مردم، نسبت به ارائه راهکارها و آموزش مدیریت مصرف، اقدام هائی بکنند. نمی گویم هیچ کاری نشده است،کارهای متنوعی صورت گرفته، دلسوزی های فراوانی انجام شده، ولی راهکارها هنوز به صورت سیستماتیک راهبری نمی شود. یکی از عواملی که در کاهش مصرف بسیار موثر است، بحث قیمت آب است. در بین تمام کالاهای خدماتی کمترین قیمت به آب اختصاص داده شده. تحقیقات نشان می دهد، قیمت بسیار ناچیز آب تمام انگیزه های مدیریت مصرف آب را، هم در مدیران و هم در مصرف کنندگان از بین می برد. اگر قبض آب یک خانواده ۴ نفره را در نظر بگیریم شاید در حد چند هزار تومان باشد که برابر است با دو تا چیپس یا پفک نمکی که برای بچه ها خریداری می شود. این نشان می دهد نظام تصمیم گیری ما، جایگاه آب را در بحث اقتصادی و در سبد خانوار تعریف نکرده است. هزینه آب تنها حدود ۶/۰ درصد از سبد خانوار را تشکیل می دهد که بسیار ناچیز است. این شرایط به شرکت آب و فاضلاب آسیب می رساند، چون در مواردی که سرمایه گذاری می کند، نمی تواند منتظر بازگشت سرمایه باشند و همیشه چشمش به دست دولت هستند تا از پول نفت به صنعت آب کشور یاری برساند. در چنین شرایطی برای مردم معنادار نیست که مثلاً برای خرید شیر آب کاهنده مصرف هزینه بیشتری بکنند. یکی دیگر از مشکلات کنترل مصرف آب بحث قانونگذاری است. دو سال قبل، وزارت نیرو اعلام کرد اگر ۲۰ درصد در مصرف آب صرفه جویی نشود با مشکل روبرو خواهیم شد، به همین دلیل با مشترکین پرمصرف برخورد خواهد شد. الان دو سال از آن زمان گذشته است و مسئولین می گویند ما ابزار قانونی لازم برای قطع آب مشترکین پر مصرف را نداریم. در واقع هیچ فشاری به کسانی که خارج از الگوی، آب مصرف می کنند، وارد نمی شود چون ابزار قانونی وجود ندارد. بیشتر کشورهایی که از لحاظ شرایط آب مثل ایران هستند، قوانین بسیار سختی دارند، پلیس آب دارند، قوانین محدود کننده دارند و جریمه های سنگین از کسانی که آب را هدر می دهند دریافت می شود. وقتی چنین شرایطی حکم فرما باشد، کسانی که می خواهند الگوی مصرف را رعایت کنند هیچ انگیزه ای ندارند. از طرفی تبلیغات هم شبیه چوپان دروغگو شده است. اینها زمینه های است که جای کار بسیار زیادی در آن وجود دارد، که می تواند با استفاده از پتانسیل دانشگاهها و کانالیزه کردن پایان نامهها و مقالات تحقیقی به این سمت، در جهت رفع مشکلات اقدام شود.
از اینکه وقت خود را در اختیار ماهنامه KWC قرار دادید از شما متشکریم.
سلام ممنون از دیدگاه عالی شما
بنده سوالی از محضر جمابعالی داشتم
ایا استفاده از اب خاکستری در شرایط فعلی کمبود اب مصرفی برای ابیاری چمن برای.یک شهرک مسکونی منطقی هست
و ایا دادن طرحی برای تغییر و جایگزینی چمن با بافت گیاهی که نیاز کمتری به اب داشته باشد بهتر نیست؟
و اصولا استفاده از اب خاکستری در چمن مجتمع مسکونی ایا مضرات بهداشتی برای کودکان دارد با خیر؟