در سال های اخیر دنیا آموخته که اهداف خود را بر اساس اعداد تعریف کند. مثلاً دانشمندان می گویند آستانه تحمل افزایش گرمایش زمین ۱/۵ درجه سانتیگراد است و بالاتر رفتن از این عدد دنیا را با فاجعه مواجه خواهد کرد. تا بحال ۱/۲ درجه از این مقدار اتفاق افتاده. برای جلوگیری از یک فاجعه جهانی، یک عدد دیگر شرایط را تعریف می کند و آن میزان هزینه ای است که برای جلوگیری از تغییرات فاجعه بار آب و هوایی باید انجام شود. آیا ما باید ۵۰ درصد از کل بودجه جهان را هزینه کنیم؟ یا سی درصد؟ هیچ کس با اطمینان نمی داند این رقم چقدر است، ولی نکته ای که می تواند باعث خوشحالی شود این است که بیشتر کارشناسان بر روی عدد ۲ درصد توافق دارند. یعنی اگر ۲ درصد از تولید ناخالص جهان صرف سرمایه گذاری بر روی زیر ساخت ها و فناوری های پاک بشود، می تواند جلو افزایش گرمایش جهانی را بگیرد. این عدد به ما می‌گوید که جلوگیری از تغییرات فاجعه‌بار آب و هوایی هرچند هزینه زیادی در بر دارد، ولی یک پروژه کاملاً امکان‌پذیر است.

از آنجایی که تولید ناخالص داخلی جهان در سال ۲۰۲۱ حدود ۹۰ تریلیون دلار بوده، پس ما در مورد عددی در حدود ۱/۸ تریلیون دلار صحبت می کنیم و این بدان معنی است که برای حفظ محیط زیست، نیازی نیست که اقتصاد جهان را به طور کامل از مسیر خارج کنیم یا دستاوردهای تمدن مدرن بشر را کنار بگذاریم. بلکه فقط باید اولویت‌هایمان را درست تعریف کنیم. نباید فراموش کنیم که این سرمایه‌گذاری‌ها، مشاغل جدید و فرصت‌های اقتصادی زیادی ایجاد خواهد کرد و در بلندمدت از نظر اقتصادی سودآور خواهد بود. از سوی دیگر، این سرمایه گذاری موجب کاهش هزینه‌های مراقبت‌های بهداشتی و معالجه میلیون‌ها نفر از بیماری‌های ناشی از آلودگی هوا خواهد شد. البته فراموش نکنیم که هزینه کردن این مقدار از تولید ناخالص جهانی، با تمام هزینه های مورد نیاز برای حفظ محیط زیست فاصله زیادی دارد و نمی توان با این ۲ درصد همه مشکلات زیست محیطی را حل کرد. اقیانوس ها هنوز پر از پلاستیک هستند، جنگل ها احتیاج به مراقبت و بازسازی دارند، کمبود آب که بهداشت و تامین غذا را به خطر انداخته، احتیاج به هزینه های زیادی دارد و دفع و بازیافت اصولی زباله، کار پرهزینه ای است.

نکته دیگر اینکه برخلاف عدد ۱/۵ درجه سانتیگراد که از پشتوانه علمی قوی برخوردار است، رقم ۲ درصد تنها یک برآورد تقریبی جهت شکل دادن به انوع پروژه مورد نیاز بشریت برای کنترل گرمایش زمین است. پس بهتر است برای جلوگیری از فاجعه آب و هوایی جهان، مطمئن شویم که سرمایه‌ها در مکان‌های مناسب هزینه می شود و خود این پروژه ها باعث پیامدهای منفی اکولوژیکی و اجتماعی نخواهد شد. فراهم کردن این مقدار از بودجه و هزینه کردن آن کار آسانی نخواهد بود. لذا دنیا از این پس به سیاستمدارانی احتیاج دارد که مشکلات گرمایش جهانی را باور داشته باشند.

البته سابقه اینکه در بحران های بزرگ و شرایط اضطراری، سیاستمداران به سرعت منابع زیادی را برای مبارزه بحران ها فراهم کنند، در طول تاریخ بارها اتفاق افتاده. به عنوان مثال در سال ۱۹۴۵، ایالات متحده حدود ۳۶ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف پیروزی در جنگ جهانی دوم کرد. همچنین در طول بحران مالی سال ۲۰۰۸، دولت ایالات متحده حدود ۵/۳ درصد از تولید ناخالص خود را برای نجات مؤسسات مالی که ورشکسته شده بودند، هزینه کرد. تنها در نه ماه اول سال ۲۰۲۰، دولت‌ها در سراسر جهان اقدامات وسیعی را به ارزش ۱۴ درصد تولید ناخالص جهانی، برای مقابله با همه‌گیری کووید-۱۹ اختصاص دادند. پس رقم ۲ درصد، عدد بزرگی نیست و اگر شهروندان به اندازه کافی دولت ها را تحت فشار قرار دهند، سیاستمداران مجبور می شوند که برای مقابله با بحران زیست محیطی هزینه انجام دهند.

این در حالی است که در حال حاضر اکثر دولت ها و صاحبان صنایع و کسب و کارها، تمایلی به صرف کردن هزینه اضافی برای جلوگیری از تغییرات فاجعه بار آب و هوا را ندارند. هم اکنون ۲/۴ درصد از تولید ناخالص جهانی، صرف مواد غذایی می شود که هدر می رود. هر سه سال، مبلغی معادل دو درصد از تولید ناخالص جهانی توسط دولت ها صرف پرداخت یارانه‌ مستقیم به سوخت‌ های فسیلی می‌شود. سوختی که خسارت مصرف آن نزدیک به ۷ درصد تولید ناخالص جهانی است. از طرفی تخمین زده می شود که پول پنهان شده توسط ثروتمندان برای فرار از مالیات، حدود ۱۰ درصد از تولید ناخالص جهان است و همه ساله ۴/۱ تریلیون دلار پول جدید که برابر با ۶/۱ درصد تولید ناخالص جهانی است از مالیات فرار می کند. برای جلوگیری از رسیدن به آخرالزمان محیط زیستی لازم است که از این فرار مالیاتی جلوگیری شود و مالیات های جدیدی نیز وضع گردد. هم اکنون بیش از ۵۶ تریلیون دلار در بانک ها سرمایه گذاری شده و یا در صندوق های بازنشستگی نگهداری می شود. اگر آینده ای برای بشریت وجود نداشته باشد، سپرده بانکی و حقوق بازنشستگی چه فایده ای برای مردم جهان خواهد داشت؟

چنین مثال هایی فراوان هستند. اما زمانی که با قدرتمندترین لابی‌های جهان مواجه هستیم، البته جمع‌آوری مالیات و جلوگیری از هدر رفتن مواد غذایی و کاهش یارانه‌ها کار آسانی نخواهد بود و برای حل این مشکل نیاز به سازماندهی منسجم و مصمم داریم. بشریت منابع عظیمی را تحت فرمان خود دارد و با بکارگیری عاقلانه آنها، هنوز هم می تواند از فاجعه های زیست محیطی جلوگیری کند. بشریت نباید تسلیم شکست شود و هر وقت کسی ابراز کرد که “حالا دیگر خیلی دیر است، آخرالزمان فرا رسیده است”، باید پاسخ دهیم: “نه، ما می توانیم فقط با دو درصد هزینه جلویش را بگیریم.”