ماهنامه کی دبلیو سی kwcmag

در نیمه دیماه سال جاری، آلودگی هوا در بعضی از شهرهای کشور وارد مرحله بحرانی شد. نخستین زنگ خطر جدی درباره آلودگی هوا، در سال ۱۳۷۴ به صدا درآمد. در آن زمان، نزدیک به یکصد نفر از کارشناسان محیط زیست، بیانیه ای را با عنوان «هوای تهران ۷۴» منتشر کردند و در آن از آلودگی هوای پایتخت به عنوان یک «بحران ملی» نام بردند و راهکار مقابله با آن را «عزم ملی» اعلام نمودند. ظاهراَ در ۲۶ سال گذشته، کسی به آن بیانیه خیلی اهمیت نداده و اگر هم کمی «عزم ملی» بکار رفته باشد، احتمالاَ فقط در جهت آلوده تر کردن هوا بوده و لاغیر. در نتیجه سال به سال بر میزان آلودگی هوا افزوده شده. ابتدا مشکل فقط در شهرهای بزرگی مانند تهران، اصفهان، تبریز، مشهد و شیراز بود. سپس پای شهرهای کوچکتری مانند قم، زنجان، اراک، کرج و قزوین هم به میان آمد، تا اینکه بالاخره در زمستان امسال، بعضی از شهرهای کم جمعیت و غیر صنعتی، مانند اندیمشک و همدان نیز به لیست شهرهای آلوده افزوده شدند.

در نیمه اول دیماه سال جاری تعداد روزهای ناسالم شهر تهران که با رنگ های نارنجی و قرمز نشان داده می شود، به ۹۳ روز رسید. در سال گذشته، روزهای ناسالم در تمام طول سال ۶۵ مورد بود و پیش بینی می شود این رقم تا آخر سال به ۱۱۰روز برسد. یعنی آلودگی هوا، فقط ظرف یک سال ۴۰ درصد افزایش پیدا کرده. آنهم در سالی که به دلیل شیوع ویروس کرونا و تعطیلی بخش بزرگی از مشاغل، مدارس و دانشگاه‌ها، همچنین کاهش ساعات کار و افزایش دور کاری، حداقل۴۰ درصد از ترددهای درون شهری کاسته شده بود و امید می رفت کشور ما نیز مانند بسیاری از نقاط جهان، با کاهش وسیع آلودگی هوا مواجه باشد که نشد.

به راستی چه شد که ورق برگشت و تاس کج نشست؟ تاکنون دلایل متنوعی برای آلودگی انفجاری امسال مطرح شده. خانم زهرا نژاد بهرام، عضو هیات رئیسه شورای شهر تهران، گفتند:” به واسطه تحریم‌های بین‌المللی، مازوت فروش نرفته و ظرفیت ذخیره سازی پالایشگاه‌ها تکمیل شده، در نتیجه ما مجبور هستیم مازوت را در نیروگاه های برق بسوزانیم. “ اما سخنگوی شرکت پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی کشور در این باره گفت:”علت استفاده از مازوت، نه به دلیل پر بودن مخازن، بلکه به منظور جلوگیری از خاموشی برق است. مردم گاز زیاد مصرف می کنند و امکان تامین گاز کافی برای نیروگاه‌ها نیست“. عده ای هم تقصیر را گردن استخراج بیت کوین انداختند.

در واقع مجموعه ای از تمام این دلایل و تعداد دیگری از عوامل پیدا و پنهان است که دست به دست هم دادند و چنین شرایطی را بوجود می آورند. به صورت خلاصه به مجموع این عوامل می توان گفت سوء مدیریت. اگر به چند نمونه از اقداماتی که در سال های گذشته برای کنترل آلودگی هوا انجام شده نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که هیچ نوع جدیت و استمراری برای کنترل آلودگی هوا وجود نداشته. طبق برنامه پنج ساله، قرار بود شهرداری تهران تعداد٨۴٠٠ دستگاه اتوبوس دیزلی خود را به فیلتر جذب دوده مجهز کند. اکنون پس از گذشت ۴ سال، فقط در۵٠ دستگاه اتوبوس گازوئیلی، فیلتر دوده نصب شده! در مطالعات سال ۹۲ شهرداری تهران نقش موتورسیکلت ها در آلودگی هوا پررنگ دیده شد. سه سال بعد اعلام شد، برای تبدیل موتورسیکلت های بنزینی به برقی، ۱۰ میلیون تومان وام بدون بهره و یک تا دو میلیون تومان کمک مالی بلاعوض در نظر گرفته شده. حالا بعد از گذشت ۵ سال، یکی از مسئولان عنوان می کند که:”موتورسیکلت برقی اولویت دولت نیست و باید شرایط اقتصادی به ثبات برسد تا بتوان درباره این موضوع صحبت کرد،“ یعنی تعلیق به محال.

به راستی در چنین شرایطی، به جز راهکارهای محیرالعقول و پر هزینه و نشدنی که معمولاَ نیاز فراوانی به بودجه و مدیریت دارند، راهکار دیگری برای نجات جان شهروندان وجود ندارد؟ به نظر می آید همیشه برای همه بحران ها، یک راه حل سریع، موثر، پایدار و کم خرج وجود دارد که نام آن مصرف بهینه است. راه حلی که هم تعداد زیادی شغل ایجاد می کند و هم درآمد زا است. جالب این است که خود مسئولان هم می دانند بهترین راه کنترل بحران همین صرفه جویی و مصرف بهینه است، چون هرگاه کارد به استخوان می رسد، بلافاصله یاد صرفه جویی می افتند. در همین روزها یکی از مسئولان اعتراف کرد، مهم‌ترین راه‌ استفاده نکردن از سوخت مازوت، کاهش مصرف گاز در خانه‌ها است. در همین راستا چند روزی است پیامک های مبنی بر پوشیدن لباس اضافی و رعایت مصرف گاز برای مردم فرستاده می شود. برنامه زمانبندی قطعی برق تهران که خود نوعی صرفه جویی اجباری است نیز منتشر شده. صدا و سیما هم چند روزی است، چند پیام کم اثر پخش می کند و لابد چند روز بعد هم ول خواهد کرد. حالا سوالی که باقی می مانند این است، چرا فرهنگ سازی مصرف بهینه در کشور ما یک کار مستمر نیست و بلافاصله با کاسته شدن از شدت بحران، همه راهکارها و فرهنگ سازی ها به دست فراموشی سپرده می شود!

بحران بعدی بحران آب شرب خواهد بود. به میزان بارانی که می بارد دلخوش نباشیم. مگر منابع گاز کشور کم است؟ پس چرا مشکل تامین سوخت داریم؟ مشکل اینجا است که مصرف بی رویه، همیشه به حدی رشد می کند که در نهایت منابع، وسایل فنی و البته مدیریت کلان، توان پاسخگویی خود را از دست خواهند داد. اکنون آب در نوبت بعدی بحران قرار گرفته و متاسفانه بزودی چنگ و دندان خود را به کسانی که قدر آب را نمی دانند و از آن به شیوه بهینه و همراه با صرفه جویی استفاده نمی کنند، نشان خواهد داد.

شهریار بدیعی