در ۲۸ آوریل ۲۰۲۱، یعنی ماه گذشته، مقاله ای در نشریه نیچر منتشر شد که درباره برداشت بیش از حد منابع آب زیرزمینی توسط اهالی شمال آفریقا و منطقه خاور میانه است. نویسندگان این مقاله نام این اضافه برداشت را ”خشکسالی انسانی“ گذاشته اند. پدیده ای که علاوه بر امنیت آب و غذا، امنیت اقتصادی- اجتماعی کشورهای منطقه را تهدید می کند. این مقاله از دو بخش جامعه شناسی و فنی تشکیل شده. ترجمه بخش جامعه شناختی در اینجا به نظر شما می رسد. علاقه مندان برای مطالعه بخش فنی می توانند به لینک www.nature.com/articles/s41598-021-88522-y مراجعه کنند.
یک سوم جمعیت جهان در مناطقی زندگی می کنند که دارای تنش آبی شدید است. برای ساکنان این مناطق آب رودخانه ها و چشمه ها منبع قابل اعتمادی نیستند، چون فصلی اند و در بعضی از ماه های سال و در زمان خشکسالی ها، کم و یا حتی قطع می شوند. به همین دلیل آب های زیر زمینی مانند آب چاه و قنات، منابع مطمئن تری برای تامین آب هستند. برداشت گسترده آب به کمک پمپ برقی و ماشین آلات، باعث کاهش خطرناک ذخیره های زیر زمینی شده و بعضی از چاه ها و قنوات که سابقه تاریخی دارند در حال خشک شدن هستند که امنیت غذایی مردم منطقه را به خطر انداخته. اصولاً نظارت بر برداشت آب های زیرزمینی به خوبی انجام نمی شود. زیرا مخازن آب زیر زمینی پنهان هستند و افت ذخیره مخزن قابل رویت نیست. به همین دلیل از طرف مردم و حتی مسئولین برداشت آب تا زمانی ادامه پیدا می کند که تلمبه به جای آب، شن و ماسه بیرون بکشد.
در کشور ایران که سدهای فراوانی در آن ساخته شده، هنوز آب های زیرزمینی منبع اصلی تامین آب به حساب می آید و این کشور از نظر برداشت آب زیرزمینی در خاورمیانه رتبه اول را دارد. هم اکنون ۳۶ درصد از آب آشامیدنی و ۴۲ درصد از آب کشاورزی مورد نیاز مردم از طریق آب زیرزمینی تامین می شود که آمار بسیار بالایی در سطح جهان است. به همین دلیل ما در این مقاله، با اتکا به آمار و اطلاعات رسمی، بر روی کشور ایران تمرکز کرده ایم.
استرس های طبیعی، افزایش جمعیت، گسترش سطح زیر کشت و مدیریت ناپایدار، همگی از عوامل برداشت وسیع آب های زیر زمینی هستند. در سال های اخیر، ایران به دلیل توسعه سریع اقتصادی – اجتماعی با تقاضای روزافزون آب به ویژه آب کشاورزی مواجه شد. دولت ها به منظور بالا بردن سطح زندگی مردم و ایجاد اشتغال، بدون افزایش بهره وری آبیاری، سطح زیر کشت را برای تولید مواد غذایی افزایش دادند. از این رو در بین سال های ۲۰۰۲ الی ۲۰۱۵ حدود ۷۴ میلیون مترمکعب از حجم ذخایر آب زیرزمینی خود را برداشت کرد. این مقدار معادل ۷۷ درصد کل آب های زیر زمینی کشور است. در این مدت به جز چاه های غیر مجاز، تعداد چاه های ثبت شده نیز از ۴۶۰/۰۰۰ حلقه به ۷۹۲/۰۰۰ حلقه افزایش پیدا کرد. اکنون ۸۵ درصد از کل آب قابل دسترس ایران، برای آبیاری محصولات کشاورزی استفاده می شود.
تأثیر نامطلوب کاهش آب های زیرزمینی فقط به کم آبی و امنیت غذایی محدود نمی شود. این پدیده می تواند بر سایر عناصر محیط زیست نیز تاثیر گذار باشد. یکی از پیامدهای کاهش آب های زیرزمینی فرونشست زمین است. هم اکنون ۲۵ درصد از جمعیت ایران، به دلیل کاهش چشمگیر ذخایر آب زیرزمینی، مورد تهدید فرونشست هستند. بیشترین میزان کاهش آب زیر زمینی در حوضه دریاچه ارومیه مشاهده می شود که بیش از ۲۶ درصد از جمعیت ایران را پشتیبانی می کند. میزان فرونشست زمین در این منطقه معادل ۱۹ سانتی متر در سال ثبت شده. چنین نشست شدیدی می تواند مسیر جریان های سطحی و زیر سطحی را تغییر دهد و باعث کاهش برگشت ناپذیر ظرفیت آبخوان ها شود. از طرفی فرونشست زمین، ناشی از اضافه برداشت منجر به کاهش پایداری خاک می شود. این اتفاق می تواند در درون زمین یک فعالیت تکتونیکی ایجاد کند و خطر وقوع زلزله را افزایش دهد.
یکی دیگر از تأثیرات عمده کاهش آب های زیرزمینی شور شدن زمین است. نمک موجود در آب معمولاً در انتهای مخزن زیر زمینی جمع می شود. هرچه بیشتر از یک منبع زیر زمینی آب خارج شود، به میزان شوری آب و در نهایت به شوری خاک افزوده خواهد شد و افزایش شوری خاک و آب، حاصلخیزی زمین را از بین می برد.
تجزیه و تحلیل نشان می دهد هم اکنون منابع آب زیرزمینی ایران بسیار سریعتر از میزان تغذیه، خالی می شود. طبق تحقیق ما، در طول دوره ۱۴ ساله گذشته از هر ۳۰ حوضه ۱۲ مورد حتی بدون یک سال بهبودی، به طور مداوم کاهش آب را تجربه کرده اند. با توجه به سطح فعلی تخلیه آب های زیرزمینی و کمبود فزاینده منابع آب سطحی، نگرانی عمده ای برای تداوم کشاورزی آبی و حتی دسترسی به آب شرب، در ایران بوجود آمده. این شرایطی است که زنگ خطر بی آبی را به صدا در آورده.
یک دیدگاه بنویسید