ویتنی پنینگتون و کریس اندرسون، مدیران موسسه TED، در باره همه گیری ویروس کرونا، مصاحبه ای با بیل گیتس انجام دادند که به دلیل رعایت فاصله اجتماعی، به صورت ویدیو کنفرانس برگزار شد. در اینجا چکیده ای از این مصاحبه را مطالعه خواهید کرد. برای دیدن نسخه کامل ویدیوئی این مصاحبه، می توانید به لینک www.ted.com/talks/bill gates مراجعه کنید.
کریس اندرسون: حال شما چطور است؟
بیل گیتس: من خوبم ولی با تعطیل شدن همه چیز، کمی افسرده هستم و فکر می کنم دنیا در یک دوران بی سابقه به سر می برد. کسی نمی داند این ماجرا چقدر طول خواهد کشید و همه نگران سلامتی افرادی هستند که به آنها اهمیت می دهند.
ویتنی: آیا شما هم مانند بسیاری از ما، در خانه زمین گیر شده اید؟
بیل: بله، ولی من خیلی خوش شانس هستم که با استفاده از ویدیو کنفرانس، با افراد تیم خود مرتباً ارتباط برقرار می کنم. در این روزها، بنیاد من و همسرم در حال فعالیت است و افراد فداکاری در موسسه، به ما برای یاری رساندن به مردم در رابطه با این بحران، کمک می کنند. تقریباً تمام جلسات من برگزار می شود.
کریس: یادم می آید که شما پنج سال پیش در جلسه TED هشدار دادید که جهان در معرض خطر همه گیری یک بیماری بزرگ قرار دارد. افرادی که اکنون آن سخنرانی را تماشا می کنند، بسیار تعجب خواهند کرد، چون دقیقاً همان اتفاقی افتاد که پیش بینی کردید. آیا در آن مقطع، مردم به آن هشدار توجه کردند؟
بیل: حقیقتاً خیر. من امیدوار بودم که بیماری های ابولا، زیکا، سارس و مرس، ما را کمی هوشیار کند و به ما یادآوری نماید که یک ویروس می تواند، در دنیایی که مردم تا این حد در حرکت هستند، ویرانی های بزرگی ایجاد کند. این اتفاق به ما نشان داد که برای یک همه گیری آماده نبودیم. اما پیشرفت های علمی فراوانی در زمینه تشخیص، آنتی بادی، ساختن واکسن و ضد ویروس، وجود دارند، مواردی که تا قبل از این ماجرا کار زیادی برای آن انجام ندادیم. حالا اگر برای آنها به اندازه کافی هزینه کنیم، می توانیم آماده تر بشویم. متاسفانه تا بحال، در این موارد کارهای بسیار اندکی انجام شده. من متاسفم که برخی از پیش بینی های که آن موقع کردم، امروز اتفاق افتاد.
ویتنی: این ویروس تا چه حد خطرناک است؟
بیل: هرچند کوید-۱۹ به مراتب عفونی تر از مرس و سارس است و چون یک بیماری تنفسی است، شیوع آن سریع و عالم گیر خواهد بود. ولی بیشتر مبتلایان به این بیماری، قادر خواهند بود زنده بمانند. اگر این ویروس چیزی شبیه به آبله بود، می توانست ۳۰ درصد از کل مردم جهان را بکشد. حالا مسئله پیش رو این است که در آخر کار چه تعداد از مردم خواهند مرد. اگر بخواهیم به آمار آنفلوآنزای ۱۹۱۸ (۵۰ میلیون نفر کشته) نرسیم، باید خیلی بهتر عمل کنیم.
کریس: این ویروس با وجود اینکه از ابولا و سارس یا حتی آنفولانزا کشنده تر نیست، پس چرا خطرناک تر است؟
بیل: خوب کسی که ابولا گرفته آنقدر مریض می شود که نمی تواند در کلیسا، اتوبوس یا فروشگاه حضور پیدا کند. بیماران مبتلا به آنفولانزا و کوید-۱۹، چون یک بیماری تنفسی است، ابتدا فقط کمی احساس ضعف و بیماری می کنند ولی می توانند به فعالیت های عادی خود ادامه دهند. چون این ویروس قابل انتقال از انسان به انسان است و هنوز واکسنی برای آن ساخته نشده، به سرعت گسترش پیدا می کند. شدت گسترش کوید-۱۹ بسیار بیشتر از آنفولانزا است، چون دوران نهفتگی آن بسیار طولانی است، این ویروس حتی می تواند تا ۱۴ روز قابل سرایت باشد. از طرفی به خاطر افزایش مسافرت های پر سرعت هوائی و زمینی، امروزه تعداد زیادی از انسان ها می توانند به سرعت تغییر محل می دهند، پس امکان گسترش و آلوده کردن این ویروس، به مراتب بیشتر از سال ۱۹۱۸ است.
ویتنی: چه زمانی دنیا متوجه شد که همه گیری یک ویروس جدید، اتفاق افتاده؟
بیل: در اوایل ژانویه امسال مشخص شد که یک انتقال ویروس انسان به انسان در حال وقوع است. بیش از ۲۰ روز زنگ های هشدار صدا می کردند، تا اینکه در ۲۳ ژانویه، شهر ووهان به شکلی نسبتاً افراطی به قرنطینه در آمد. خبر بسیار خوب این بود که آنها با همین اقدام توانستند میزان سرایت بیماری را به طرز چشمگیری کاهش دهند.
کریس: من گیج شده ام که چرا در مدت سه ماهی که از شروع همه گیری می گذرد، اپیدمیولوژیست های آمریکا اخطار نکردند که خطر به طرف ما می آید و ممکن است میلیون ها نفر کشته شوند.
بیل: ما ماه فوریه را از دست دادیم. کره جنوبی در این مدت مدل خوبی برای مبارزه با ویروس پیدا کرد. آنها ظرفیت و تعداد آزمایش های PCR را به سرعت بالا بردند و توانستند حتی بدون قرنطینه شدید از نوع چینی، گسترش بیماری را کاهش دهند. اما ما دیر کردیم و زمان را از دست دادیم.
ویتنی: در آن “ماه گمشده” چه اتفاقاتی در ایالات متحده افتاد، پشت صحنه چه خبر بود؟ آیا این تاخیر به خاطر پیچیدگی های دولتی است و یا اینکه آشپز دوتا شده بود. به راستی چه اتفاق افتاده بود؟
بیل: اصلی ترین نگرانی، که تصمیم گیری را سخت و وقت گیر کرد، ترس از فرو پاشی اقتصادی کشور بود. بحث بر سر این بود که کدام سناریو را انتخاب کنند تا اقتصاد بتواند جان سالم بدر برد. یک نظر می گفت باید بگذاریم تعداد زیادی مبتلا شوند تا مصونیت عمومی اتفاق بیفتد. نظریه دیگر قرنطینه سفت و سخت مانند چین را پیشنهاد می کرد. بالاخره راه وسطی با عنوان جدا سازی اجتماعی را انتخاب کردند. این تصمیم گیری وقت زیادی را تلف کرد.
کریس: یکی از نقاط ناشناخته این استراتژی، این است که طول مدت آن معلوم نیست. آیا سه ماه، شش ماه، شاید هم در تمام سال باید در خانه بمانیم؟ بسیاری از مردم نگران هستند که این جداسازی، اقتصاد را به شدت خراب کند و می تواند فقط یک استراتژی اشتباه باشد. فکر نمی کنید ایمنی عمومی راه بهتر و سریع تری باشد؟
بیل: ما باید با رویکرد “جدا سازی اجتماعی” پیش برویم تا میزان عفونت به طرز چشمگیری کاهش پیدا کند. از طرفی باید تعداد آزمایش های PCR را به شدت بالا ببریم. این دو کار به ما اجازه می دهد تا در اسرع وقت و با آسیب کمتر، به حالت عادی برگردیم. ترکیبی از آزمایش زیاد و جدا سازی اجتماعی می تواند به ما کمک کند تا خود را به زمان ساخته شدن واکسن برسانیم.
بریتنی: اما آخرین سوال، ما به عنوان افرادی که مجبوریم در خانه بنشینیم، چه کاری باید انجام دهیم؟
بیل: به عنوان مهمترین قدم، باید خونسردی خودمان را حفظ کنیم. این دوران شاید زمان خوبی برای بروز خلاقیت ها باشد. می توانیم بچهها را که به مدرسه نمی روند، در یک قالب آنلاین آموزش بدهیم. شاید بتوانیم برای حل مشکلات کسانی که نمی توانند به بانک ها و یا فروشگاه های مواد غذایی بروند، قدم های جدیدی برداریم. باید در حالی که مطابق دستورات جدا سازی اجتماعی رفتار می کنیم، به خلاقیت ها نیز فکر کنیم.
همواره در سختی هابوده که انسان بالاجبار به راهها وچاره هایی ازراین دست رسیده