آقای دکتر سلیم الحق” Saleemul Huq”، محقق بنگلادشی ساکن لندن، عضو ارشد گروه تغییر اقلیم در انستیتوی بین المللی محیط زیست و توسعه (IIED) است. در ۱۵ دسامبر سال ۲۰۱۹ آخرین مذاکرات اقلیمی سازمان ملل متحد در شهر مادرید، که به دلیل شرایط اقلیمی خطرناک جهان، دو روز هم به زمان رسمی آن اضافه شد، به پایان رسید.آقای سلیم الحق که در طول مذاکرات بین المللی آب و هوا حضور داشتند، در مصاحبه ای با نشریه توسعه و همکاری، شرکت نمودند و درباره نقش اتحادیه اروپا در کنترل تغییرات اقلیمی گفتگو کردند. به این مصاحبه توجه کنید.

نقش اتحادیه اروپا در مذاکرات اقلیمی چه میزان اهمیت داشت؟

اتحادیه اروپا مجموعه ای از کشورهای ثروتمند و جاه طلبی هستند که تمایل دارند که در مقابل سیاست خروج ایالات متحده از توافق نامه تغییرات آب و هوایی پاریس، ایستادگی کنند. سایر کشورهای مهم جهان، مانند ژاپن، استرالیا و حتی کانادا، به روشنی اعلام نمی کنند که می خواهند مانند آمریکا از توافق خارج شوند، اما آنها واقعاً کار زیادی برای تحقق تعهدات توافق نامه پاریس انجام نمی دهند. پس می توان گفت مردم جهان در مذاکرات اقلیمی، تنها می توانند به اتحادیه اروپا اعتماد کنند. ما نباید فراموش کنیم که کشورهای ثروتمند، نسبت به کشورهای درحال توسعه، گازهای گلخانه ای بیشتری تولید می کنند. بنابراین باید از اقدامات اتحادیه اروپا که هنوز به انجام دادن تعهدات اقلیمی پایبند است و برخلاف جریان آب شنا نمی کند، خوشحال باشیم.

اما متخصصان محیط زیست اروپا، این پایبندی را غیرقابل اطمینان می دانند؟

بله، کاملاً صحیح است، البته باید تصدیق کنیم که دستیابی به اجماع در یک سازمان فرا ملی که تعداد زیادی عضو دارد، بسیار دشوار است. در عین حال، یک دوگانگی آزار دهنده نیز در این میان وجود دارد، به عنوان مثال وقتی صحبت از اقدامات زیست محیطی می شود، آلمان داعیه رهبری این حرکت را دارد، اما از اهداف توافق شده در کنفرانس قبلی، عقب مانده است. امیدواریم کشور آلمان از جاه طلبی خود بکاهد و حفاظت از تغییرات اقلیمی را تسریع کند. جامعه جهانی باید دست آوردهای بسیار بالاتری را هدف قرار دهند، چون بحران آب و هوا خیلی سریعتر از نگرانی های دانشمندان رشد می کند.

به نظر شما، دولت ها در این شرایط چه باید بکنند؟

در این مرحله، من دیگر انتظار زیادی از دولت ها ندارم، چون سیاستمداران معمولاً به خاطر اهداف اقتصادی، پاسخ مناسبی به این خطر فزاینده نمی دهند. آنچه مرا امیدوار می کند، انرژی و پویایی جنبش های اعتراضی جوانان است. آنها متوجه شده اند که آینده شان در معرض خطر است. گرتا تونبرگ، نوجوان سوئدی، اکنون الهام بخش میلیون ها نفر از همسالان خود برای حمایت از محیط زیست شده است. هر چند جنبش بین المللی مقابله با گرمایش جهان از کشور سردسیر سوئد آغاز شد، ولی اکنون به سایر کشورهای اروپایی و بیشتر نقاط جهان سرایت کرده و رو به گسترش است. جوانان می خواهند، دولت هایشان چالش های زیست محیطی را جدی بگیرند و به وعده های که در گذشته داده اند، عمل کنند. این روحیه‌ای است که ما به آن نیاز داریم و می تواند به ما کمک کند. ما برای دستیابی به حل مشکلات جهانی، نیاز به اقدام جهانی و همبستگی جهانی داریم. یک کشور، به تنهایی نمی تواند به چالش های اقلیمی که اکنون جنبه جهانی پیدا کرده، پاسخ دهد. در ایالات متحده، نسل جوان خواستار جایگزینی سوخت های سبز با سوخت های فسیلی شده اند. نوجوانان بنگلادشی در داکا، به همان اندازه نگران تغییرات اقلیمی هستند که جوانان اروپا نگران گرمایش جهانی هستند. متاسفانه رسانه های بین المللی، فقط زمانی به مشکلات زیست محیطی علاقه مند نشان می دهند،که جائی از جهان دچار فاجعه بزرگی شده باشد. با این حال خبر خوب این است که توجه به مشکلات اقلیمی که فقط یک سال از عمر آن می گذرد، اکنون تبدیل به یک جنبش بین المللی شده است.

به نظر می آید توافق های کاغذی، برای جلوگیری از چالش های اقلیمی، کافی نیست و دنیا به تعهدات الزام آور نیاز دارد. آیا اتحادیه اروپا می تواند الگوی خوبی برای سایر کشورها باشد؟

هم اکنون اکثر کشورها جهان با برپائی اتحادیه های منطقه ای، در حال کپی برداری از شیوه کار اتحادیه اروپا در مورد تجارت، ایجاد مناطق آزاد، اتحادیه های گمرکی و تبادلات مالی و ارز، همچنین مشکلات زیست محیطی هستند. این اتحادیه ها در مناطق مختلف عملکردهای متفاوتی دارند. اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا (ASEAN)  هر چند پویا و موفق است، ولی نتوانسته برای تخلفات حقوق بشری، علیه اقلیت مسلمان میانمار، اقدام مناسبی انجام دهد و بنگلادش مجبور شده به تنهایی از پناهندگان مراقبت کند. اتحادیه منطقه ای آسیای جنوبی (SAARC)  نیز به دلیل اختلافاتی که بین هند و پاکستان وجود دارد، نتوانسته مانند مدل اتحادیه اروپا تحولات بزرگی ایجاد کند. دلیل  موفقیت اتحادیه اروپا این است که دارای نهادهائی قدرتمند، از جمله نهاد اداری، دادگاه حقوقی و پارلمان مشترک است. در واقع بخش مهمی از حاکمیت این کشورها درهم ادغام شده است. در نتیجه این اتحادیه می تواند برای مبارزه با تغییرات اقلیمی قدم های موثرتری بردارد.

آیا دولت انگلیس در نظر دارد پس از خروج از اتحادیه اروپا، استانداردهای زیست محیطی خود را پایین بیاورد و راه آمریکا را در پیش بگیرد؟

سیاستمداران انگلستان چنین چیزی را اعلام نمی کنند، اما آنها بعد از برگزیت”Brexit ” که از صنایع انگلیس مقررات زدایی خواهد شد، به احتمال زیاد هرنوع رقابت برای کارآفرینی و تولید بیشتر و ارزانتر را مجاز خواهند دانست، پس حتماً از محدودیت های مقررات زیست محیطی کاسته خواهد شد. به طور کلی، انکار تغییرات آب و هوائی در بین احزاب پوپولیست راست گرا، در همه جا رایج است و این در مورد برگزیت نیز صادق خواهد بود و کاملاً  قابل پیش بینی است که صنایع قدرتمند وابسته به سوخت فسیلی از روند مقررات زدائی حمایت خواهند کرد.