میلیون ها سال است که کره زمین تنها سیاره میزبان انسان بوده و تا سالیان دراز به همین شکل خواهد ماند. انسان که پناهگاهی به جز زمین ندارد، بزرگترین تاثیر را در تخریب زیستگاه خود دارد و تاکنون باعث بحران های سختی مانند گرمایش جهانی و تغییرات آب و هوایی، بیابان زایی، جنگلزدایی، انقراض گونه های گیاهی و جانوری، آلودگی آب و هوا و خاک و دریا شده. همین تاثیرات مخرب، باعث افزایش تصاعدی فقر، بیکاری، مهاجرت، جنگ و ناامنی گردیده.
بشریت تا چند دهه قبل نمیدانست که چگونه با بیتوجهی به محیطزیست دچار آسیب های فراوان به آن میشود. ریشه این وضعیت خطرناک در ناآگاهی و بهره نبردن از آموزش بوده است. در سال های اخیر اگرچه به دلیل بروز مشکلاتی مانند بیآبی یا آلودگی هوا، سطح آگاهی عمومی بالا رفته، ولی هنوز تا آگاهی کامل فاصله زیاد دارد. تجربه موفق کشور های پیشگام در حفاظت از محیط زیست نشان می دهد، قبل از هر موضوع دیگری باید گروه های انسانی را آموزش داد. آنچه مسلم است آموزش و پرورش یکی از مناسب ترین راه ها برای رسیدن به درک صحیح از مشکلات محیط زیست است. هرچند تک تک انسان ها، به خاطر نیازی که به جهان دارند، باید در فرا گرفتن مسائل زیست محیطی کوشا باشند، ولی در این میان نقش کودکان در حفظ و پالایش زمین بسیار مهم تر و موثرتراست، چون آنها وارث تمام آسیب ها و تخریب های محیط زیست خواهند بود و به دلیل نقش برجسته ای که در خانواده ها ایفا می کنند، با آموزش صحیح به کودکان، در واقع می توان به خانواده ها نیزآموزش داد. امروزه در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه آموزش های زیست محیطی و اندیشه های حفاظت از محیط زیست به سطح مدارس کشیده شده و اعتقاد بر این است که اگر اخلاق زیست محیطی در ذهن و اعتقادات کودکان نهادیه شود بسیاری از مسائل و معضلات حل خواهد شد. پس اگر آموزش حفاظت از محیط زیست را از سال های اولیه زندگی آغاز کنیم، می توانیم کودکان را افرادی مسئول و مطلع تربیت نمائیم به شکلی که حفاظت از محیط زیست جزء لاینفک زندگی شان باشد. البته صرف آموزش مطالب تئوری، نمی تواند راه مناسبی برای آموزش حفاظت از محیط زیست باشد، بلکه روبرو شدن مستقیم با محیط زیست می تواند آموزش عمیق تری محسوب شود. این کار با کمک معلمان کار آزموده که توانایی خلق روش های نوین و متناسب با رده سنی دانش آموزان را دارند امکان پذیر است. آنها می توانند با مواجه کردن عملی کودکان با مشکلات زیست محیطی، آنها را به خوبی آموزش دهند. گنجاندن مفاهیم پایه ای و عمیق محیط زیست، در برنامه های درسی دانش آموزان باعث می شود که آنها در زمان تکوین و شکل گیری شخصیت اجتماعیشان، حفاظت از محیط زیست را به عنوان یک مسئولیت انسانی و اخلاقی در وجود خود نهادینه کنند. البته نباید فراموش کرد که کودکان، دنیا را از نمای منحصر به فرد خود می نگرند، این نگاه با نگرش بزرگسالان کاملاً متفاوت است. معلم باید این تفاوت ها را بشناسد و به کودک اجازه دهد که خود، دنیای اطراف را کشف کند.
در طول دهههای اخیر، بروز و توسعه بحرانهای مختلف زیستمحیطی، نگرانیهای فزایندهای را نسبت به امنیت زیستگاه انسان برانگیخته است. بخش عمدهای از معضلات زیستمحیطی، ریشه در فقدان آگاهی های لازم و ضعف فرهنگی در زمینه ارتباط انسان و طبیعت دارد و در واقع نوعی مشکل فرهنگی محسوب میشود. در این راستا آموزش همگانی محیط زیست کلید رویارویی با مشکلات فرهنگی و رویکردی پیشگیرانه و اثربخش در جهت ارتقای آگاهی های زیست محیطی است. هدف از آموزش محیط زیست باید پرورش افرادی فعال و آگاه نسبت به حساسیت های محیط زیست و ایجاد حس مسئولیت در آن ها جهت حفاظت و حمایت از آن باشد. آموزش های زیست محیطی در مدارس و تاثیر تدریجی آن در خانواده موجب تحولی فرهنگی در جامعه خواهد شد و این امر کمک بسیار بزرگی به حفظ محیط زیست خواهد نمود.
سابقه آموزش محیط زیست در دنیا به سال ۱۹۷۲ و کنفرانس سازمان ملل متحد در سوئد، با عنوان “محیط زیست انسانی و توسعه” بازمیگردد، این کنفرانس اولین تلاش جمعی ۱۱۳ کشور جهان برای تأکید بر نقش آموزش و آگاه کردن مردم نسبت به مسایل محیط زیستی بود. پس از آن نیز مرتباً اقدامات مؤثری در این زمینه انجام شده. در سال ۱۹۹۲، کنفرانسی در ریودوژانیرو برزیل برگزار شد که در این کنفرانس بر ضرورت ایجاد و تداوم یک نهضت آموزشی با هدف تغییر رفتار و اصلاح بینش عمومی نسبت به محیط زیست تأکید شد. هماکنون نیز در دههای قرار داریم که از سوی سازمان ملل متحد به عنوان دهه “آموزش برای محیط زیست و توسعه پایدار” نام گذاری شده است.
در اصل پنجاهم قانون اساسی کشور ایران نیز بر روی حفاظت از محیط زیست به عنوان یک وظیفه همگانی تاکید شده. با توجه به این که آموزش یکی از مؤثرترین روش های تأثیرگذار بر توسعه پایدار هر کشور است، انجام اقدامات همه جانبه، در جهت افزایش آموزش های زیست محیطی امری ضروری است.
یک دیدگاه بنویسید