زمین زنده است

حدود ۵۰ سال پیش یک شیمیدان انگلیسی به نام جیمز لاولاک “James Lovelock” نظریه ای به نام ” Gaia” را مطرح کرد که در باره «زنده بودن زمین» است. به نظر لاو لاک زنده بودن سیاره ما، به دلیل موجودات زنده ای است که در آن زندگی می کنند. ریشه نام گذاری گیا هم باز می گردد به دوران یونان باستان که”خدای مادر زمین” در اساطیری یونانیان گیا نام داشت. مهم ترین نتیجه ای که می شد از این نظریه گرفت این است که زمین مانند هر ارگان زنده ای اگر آسیب های شدید ببیند، ممکن است بمیرد. در آغاز این نظریه، بین زیست شناسان طرفدار زیادی نداشت و حتی مورد تمسخر قرار گرفت. بعد ها آدام فرانک “Adam Frank” زیست شناس و ستاره شناس دانشگاه روچستر گفت: «بدون شک باید نظریه گیا را جدی بگیریم، چون همه ما انسان ها و سایر حیوانات و گیاهان، بخش هایی از یک موجود زنده بزرگتر به نام زمین هستیم که زندگیمان به یکدیگر وابسته است.» به نظر او حیات بر روی زمین اتفاق نیفتاده، بلکه زمین خود حیات است.

قدمت حیات بر روی سطح زمین  به ۳ میلیارد سال قبل می رسد. زمین بخش های زیادی از شرایط یک موجود زنده را در خود دارد. زمین می لرزد، عرق می کند، سرد و گرم می شود و دم و بازدم دارد. دم و بازدم این سیاره زنده، باعث ساخته شدن آب و اکسیژن و گیاهان در آن شده. انواع فعل و انفعالات شیمیایی بر روی آن اتفاق می افتد و در یک چرخش مداوم، بخشی از اجزایش می میرد و بخش دیگر بازسازی می شود. در واقع حیات زمین، مجموعه به هم پیوسته ای از تلاش مشترک موجودات مختلف برای بقای مشترک است. پلانکتون ها چرخه های شیمیایی را به وجود می آورند که باعث تغییرات آب و هوایی می شود. جلبک های دریایی، صخره های مرجانی و نرم تنان دریائی، مقدار زیادی از کربن را در آب ذخیره می کنند و مواد شیمیایی اقیانوس ها را متعادل و از بروز تغییرات شدید آب و هوائی جلوگیری می نمایند. حیوانات نیز به طرق مختلف، مداوم پوسته سیاره را بازسازی می کنند و جریانات هوا، آب و مواد مغذی را تغییر می دهند. انسان را می توان مغز و شعور این موجود زنده بزرگ دانست که  به خاطر موقعیت خاص خود، بیش از هر موجود زنده دیگری، قدرت دستکاری و تاثیرگذاری بر روی زمین را دارد. از طرفی ما انسان ها آنقدر وابسته به زمین هستیم که کوچکترین تب و لرز و آلودگی های زمین، به شکلی آشکار، تب و سرفه و مسمومیت را به بدن ما وارد می کند. امروزه تاثیرات ناگوار انسان بر سیاره زمین به حدی رسیده که اگر زمین را یک موجود زنده بدانیم، انسان نقش سلول های سرطانی را در بدن این موجود زنده بازی می کند. مثلاً انسان ها با انتشار گازهای گلخانه ای، میزان تابش اشعه خورشید را تغییر داده اند و باعث افزایش دمای جهانی و تشدید طوفان ها و افزایش سطح آب دریا ها شده اند. این روزها رابطه به هم پیوسته بین گرم شدن زمین و آلودگی محیط زیست و تاثیرش بر وضعیت سلامت زندگی بشر و سایر موجودات، باعث شده بیش از همیشه نظریه گیا مورد توجه و بررسی دانشمندان قرار بگیرد.

در درون بدن این موجود زنده، جنگل ها از اهمیت زیادی برخوردارند. در سال های اخیر یکی از بیشترین آسیب ها از طرف انسان، به جنگل ها وارد شده. جنگل ها مانند یک پمپ حیاتی، سیستم گردش اکسیژن و آب را در کل جهان بوجود می آورند. درختان بیشتر اکسیژن و مقداری از بخار آب مورد نیاز جهان را تولید می کنند. نیمی از جنگل های کل دنیا در منطقه بارانی آمازون قرار دارند. تعداد کل درخت این جنگل ها، ۴۰۰ میلیارد اصله تخمین زده شده. این پوشش گیاهی، هر روز ۲۰ میلیارد تن بخار آب را به آسمان می فرستد و شرایط ایده آلی برای بارش باران را فراهم می کند. تمام آب هایی که از آمازون به طرف بالا می رود، مانند یک رودخانه پرنده عظیم، بارندگی را به شهرها و مزارع سراسر آمریکای جنوبی می رساند. دانشمندان بررسی کرده اند که در اثر شرایط جریان های هوا، ابرهای بوجود آمده در بالای آمازون، تا کانادا نیز می روند.

در سال های اخیر جنگل های بارانی آمازون خشکسالی های بسیار شدیدی را تحمل کرده اند. در چهل سال گذشته، بیش از ۱۸ درصد از درختان جنگل‌ آمازون از بین رفته است. این سطح برابر با مساحت کالیفرنیا است (حدود یک چهارم مساحت ایران). گسترش کشتزارهای سویا و پالم، بریدن درخت‌ها برای استحصال چوب و ایجاد دام‌داری، باعث این جنگل ‌زدایی‌ بزرگ شده. دانشمندان دلیل خشکسالی در مناطق تحت پوشش ابرهای آمازون را به این جنگل زدایی مرتبط می دانند. در واقع ما بدن کره زمین را به شدت زخمی کرده ایم و ریتم های بیولوژیکی آن را شدیداً مختل نموده ایم. البته تلاش های مثبتی که این روزها برای کنترل آسیب های بیشتر به زمین، در حال اجرا است قابل نفی نیست، ولی جهان بسیار بزرگ و عظیم است و انسان ها به اندازه کافی منسجم و متحد نیستند تا بتوانند بر کل حیات این سیاره تأثیر بگذارند و مثلاً راه حل مناسبی برای جلوگیری از افزایش گرمایش جهانی را اعمال کنند. در واقع ما انسان ها تنها موجوداتی با چنین قدرتی هستیم که می تواند ویرانگر اکوسیستم جهانی باشد. اکنون اکثریت دانشمندان خطر را دریافته اند، ولی متاسفانه هنوز سیستم اقتصادی دنیا  و سیاستمداران که متکی بر مصرف و بازار هستند، مشغول مقاومت و انکار وضعیت خطرناک موجود زنده ای به نام زمین هستند. چندی پیش آقای ترامپ رئیس جمهور آمریکا در پاسخ به سوالی درباره اثرات منفی رفتار دولت ها بر تغییرات اقلیمی به آسودگی گفت: “من این اثرات را باور نمی کنم.”

نوشته فریس جابر(Ferris Jabr) مجله نیویورک تایمز ۲۰ آوریل ۲۰۱۸