چاقی تهدیدی جدی برای سلامت است و در شیوع بیماری ‌قند و فشارخون و بیماری‌ های قلبی نقش دارد. علاوه بر این ها گاهی چاقی نوعی نقطه ‌ضعف اجتماعی نیز محسوب می ‌شود. اسم چاقی که به میان می ‌آید قبل از هر چیزی، آدم یاد خورد و خوراک می ‌افتد و فکر می ‌کند چاق‌ها لابد پُرخوری کرده ‌اند که چاق شده‌ اند. البته پرخوری و کم تحرکی بزرگترین عامل چاقی است، اما چاقی علل روان ‌شناختی نیز دارد. اگر چه عوامل فیزیولوژیک از قبیل فرآیند تنظیم چربی و میزان سوخت و ساز و کارکرد غده تیروئید نیز از عوامل مهم در تعیین وزن بدن هستند. ولی تردیدی نیست که عوامل روان‌ شناختی نظیر مشاهده، آموزش، استرس و حالات عاطفی و هیجانی نیز از عوامل مهم پرخوری و چاقی محسوب می شوند .
آیا این جمله‌ به گوش تان آشنا است؟ ” بشقاب غذای خود را تمام کن، حیفه” در واقع خانواده ها هنگامی که فرد اشتهایی به خوردن ندارد با گفتن این جمله وی را به سمت پُرخوری سوق می ‌دهند. این امر باعث می ‌شود فرد نتواند در بزرگسالی، خوردن را در موقع مناسب متوقف کند و تا مثلاً بسته چیپس یا ظرف غذا یا محتویات یخچال را تمام نکند از خوردن دست نمی‌ کشد. اصولاً تربیت کودکی، نقش بزرگی در شکل پیدا کردن اخلاق غذا خوردن بازی می کند. امر و نهی کردن به کودکان و حساسیت بیش از اندازه در مورد غذا خوردن آنها می ‌تواند در بزرگسالی به مشکلاتی منجر شود. از طرفی واکنش غالب پدر و مادرها به کودکی که احساس عدم امنیت، ناآرامی و استرس، درد و یا خوشحالی و موفقیت دارد، دادن خوراکی است. برای کنترل تنش و استرس در نوزادان، پستان مادر یا شیرخشک و یا پستانک و در کودکان تنقلات، به کار می ‌رود. “اگه بچه خوبی باشی برات بستنی می خرم” “حالا که اذیت می کنی برات شکلات نمی خرم” از مرسوم ترین جملاتی است که همه بارها شنیده ایم. این گونه رفتارها در بزرگسالی منجر به این می شود که انسان در غم و شادی و استرس و خوشحالی با خوردن، خود را متعادل کند. به این شکل است که افراد در مقابل شادی، درد، اندوه، استرس، محرومیت، تنهایی، ملالت، عصبانیت و یا سایر احسا‌س ‌ها، غذا را برای خود تسلی‌ بخش می یابند، زیرا در کودکی اورا با غذا تشویق یا تنبیه کرده اند.
عوامل اجتماعی و فرهنگی نیز می ‌توانند از عوامل چاقی باشند. مثلاً در برخی فرهنگ ‌ها پُرخوری و در نهایت چاقی یا اضافه ‌وزن اشکال اجتماعی ندارد و حتی می ‌تواند نشانه رفاه یا موفقیت باشد. در زندگی امروزه مطلوب ‌ترین مکان برای دیدن یک دوست، رفتن به رستوران، آب‌ میوه ‌فروشی یا کافی ‌شاپ و بهترین تفریح، خوردن چیزهای خوشمزه به خصوص پای تلویزیون و در بزم ها و مهمانی ها است. تنها کافی است آگهی ‌های تبلیغاتی تلویزیونی را بررسی کنیم، آن ‌وقت مشخص می ‌شود که بخش اعظم این آگهی ‌ها به فست ‌فودها، مواد قندی، شیرینی، چیپس، پفک و نوشابه مربوط است. همه این تبلیغات انسان را به طرف خوردن مواد غذایی زیاد و پر کالری هدایت می کند. میان ‌وعده‌ های برنامه ‌ریزی نشده و در دسترس بودن انواع غذا نیز موجب چاقی می ‌شوند. بحث و گفتگو و تنش‌ های محیط کار هم می ‌توانند به زیاده‌ خوری یا دور افتادن از رژیم منجر شوند. هیجان ‌های منفی مثل افسردگی و اضطراب نیز می ‌توانند به پُرخوری کمک کند. خیلی از افراد چاق می‌ گویند در مواقع احساس اضطراب یا تنش بیشتر غذا می‌ خورند! آزمایش ‌ها نیز این نکته را تایید می ‌کند. ظاهرا هر نوع برانگیختگی هیجانی، مصرف غذای افراد چاق را افزایش می ‌دهد. افراد چاق معمولاً پُرخوری را به عنوان وسیله مقابله با مسایل هیجانی آموخته ‌و انتخاب کرده اند.
در هر صورت اگر چاق هستیم بهتر است که وزن خود را برای بدست آوردن سلامت و جذابیت بیشتر کاهش دهیم. برخی افراد برای اینکه خیلی سریع و در مدت زمان کوتاهی لاغر شوند، به رژیم های لاغری غیر علمی و نامتعادلی رو می آورند که هر چند باعث کاهش وزن زیاد در زمان کوتاه می شود، اما صدمات جبران ناپذیری بر سلامتی بدن انسان وارد می کند. این نوع رژیم ها به شکل هاى مختلف وجود دارند. در بعضى از انواع آنها روزانه به فرد ۶۰۰ – ۴۰۰ کالرى داده مى شود که ۸۰ درصد از این مقدار از کربوهیدرات ها و ۱۰ درصد از چربى و ۱۰ درصد باقى مانده از پروتئین ها تامین مى گردد.
نوع دیگر این رژیم ها که بسیار هم رایج شده رژیم هایی است که کربوهیدرات آن بسیار پائین بوده یا اساساً فاقد کربوهیدرات هستند. در این رژیم ها استفاده از منابع پروتئینى تا هر اندازه مجاز است، مانند رژیم اتکینز، این نوع رژیم ها علاوه بر اینکه چربی و کلسترول و اسید اوریک خون را بالا می برند در دراز مدت برای کلیه ها مضر هستند.
در بعضى از انواع دیگر این رژیم ها روزانه به فرد ۱۰۰ گرم چربى و حدود ۱۶۰ – ۱۰۰ گرم پروتئین داده مى شود. این رژیم ها باعث از دست رفتن سریع مایعات بدن شده و در اثر افزایش “کتون” استفاده از آنها باعث تهوع ، استفراغ و بى اشتهایى می شود. به طور کلى این رژیم ها، فقط به افرادى که در بیمارستان بسترى هستند و دسترسى به پرستار و پزشک دارند، می تواند داده شود، تا به طور همزمان انواع ویتامین، مینرال و الکترولیت ها نیز به فرد برسد. از عوارض این نوع رژیم اریتمى قلبى، کاهش فشار خون، غش و بیهوشى و حتی مرگ ناگهانى است. ریزش مو، پوسته پوسته شدن و خشکى پوست و از همه مهم تر و شایع تر افسردگى روحی و اشکالات روانی از دیگر عوارض این رژیم ها است. در تمام این رژیم ها برگشتن به وزن اولیه خیلی سریع اتفاق می افتد.
انواع دیگرى از رژیم ها وجود دارد که رژیم هاى فانتزى نامیده مى شود. رژیم هایى که فرد مدتی فقط با میوه تغذیه می کند یا در هر روز یک میوه خاص می خورد یا مثلاً یک روز کامل فقط شیر یا بستنى و … می خورد، در نتیجه به دلیل کاهش دریافت کالرى، وزن کاهش مى یابد. این رژیم ها متعادل نیستند و تمام مواد مغذى مورد نیاز براى بدن فرد را به وى نمى رسانند. در نتیجه این کاهش وزن عوارض بدى را در دراز مدت به دنبال خواهد داشت.
یک رژیم متعادل رژیمى است که تمام نیازهاى بدن به مواد مغذى را تامین کند و طورى نباشد که سلامت فرد را به خطر اندازد و عوارض سوء نظیر سردرد، ضعف و یا ریزش مو را به دنبال داشته باشد. در یک رژیم موثر و متعادل علایق غذایى هر فرد، سن، شرایط اقتصادى و شرایط پزشکى وى در نظر گرفته می شود. در هر صورت یک رژیم موفق باید قادر به تامین نیازهاى تغذیه اى فرد باشد، یعنى حاوى موادی باشد که از میان تمام گروه هاى غذایى انتخاب شده باشد. باید بدانیم رژیم هاى غذایى که در زمان طولانى تر وزن را کاهش می دهند همیشه رژیم هاى بهترى بوده و امکان برگشت وزن در آنها بسیار کم است و این رژیم ها به تدریج باعث تغییر عادت غذایی فرد می شود. در هر صورت هیچ رژیمی بدون فعالیت بدنی مناسب، موفق و پایدار نیست.